ملخص الجهاز:
"اتفاقا یکی از سخنان مشهور شهید گنجی در ایام دفاع مقدس نیز این بود که:"هر کس توان حضور در جبههها و میدانهای نبرد را دارد،باید به جبههها بیاید و هرکسی هم که توانایی جسمی ندارد،میبایست در پشتیبانی مالی و تدارکاتی رزمندگان سهیم باشد و وظیفهاش را آنگونه انجام دهد.
در سال 4631 هنوز مدتی از چشیدن شهد و لذت پدر شدن و تولد فرزندش سبحان نگذشته بود که خبر شهادت یار و همرزم دیرینهاش هوشنگ مزارعی را که شوهر خواهرش نیز بود شنید و شگفت آنکه هنوز آنها مراسم چهلمین روز شهادت هوشنگ را برگزار نکرده بودند که صادق جسد خونین برادر کوچکش نادر گنجی را در آغوش گرفت و این دو را در کنار هم در آرامگاهی در گلزار شهدای برازجان به خاک سپرد و همچنان که آرزو کرده بود،در عرض چند سال،سرانجام خود نیز به لقای معبود شتافت و پیکر پاکش در کنار این دو عزیز آرام گرفت.
با بردباری مؤمنانه،هر غم بزرگی را تحمل میکرد و اینگونه بود که از پی شهادت شوهر خواهرش، (به تصویر صفحه مراجعه شود) همواره خواهر گرامی خود را به صبر دعوت میکرد و مهربانانه فرزندان شهید این خانواده را همچون گلی خوشبو در آغوش میکشید،آنان را دلداری میداد و برایشان پدری میکرد؛همچنان که روزگاری با وجود سن کمش،در فراق پدر،برای خواهران و برادرانش چنین کرده بود.
در روز نهم تیرماه 5631، شهید صادق گنجی به همراه خانوادهاش از طرف معاونت بین الملل وزارت ارشاد رهسپار لاهور شد و کلید خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در این (به تصویر صفحه مراجعه شود) شهر را در دست گرفت تا مسؤولیت این نمایندگی فرهنگی را عهدهدار شود."