ملخص الجهاز:
"ارسطو اجزای جهان خویش را تا حدی به مانند یک ماشین و تا حدی در حکم چارچوب یک برهان منطقی به هم مرتبط میکند،اما آکوئیناس از دکترین پرمعنی و خاص تمثیل03خود به نحوی بهره میگیرد که طبق آن،وجود و تمامی صفات آن در تمامی آنچه موجود است به اشکال گوناگون دیده میشود ولی در انحای مختلف،و نیز طبق آن،حتی خداوند را هم میتوان با الفاظی کاملا منفی،و بهاصطلاح به روش نفی13در حکم منبع تمام وجود توصیف کرد که کمالات او بهطور تمثیلی میان مخلوقاتش توزیع شده است؛و لذا آکوئیناس حتی در خداوند-که صانع طبیعت است-مرکز و مسیر و غایت نظام فلسفی خویش را مییابد؛و بالاتر از همه،حوزهء وجود ماوراء الطبیعه قرار دارد که در آن و از طریق آن خداوند شکل خاصی از وجود خویش را به گروهی از مخلوقات ناطق که برگزیدهء او باشند،انتقال میدهد.
از طریق تلفیق الهیات نظری و فلسفهء عقلانی در یک نظام واحد است که آکوئیناس اولین نظام فلسفی اصیل در دوران مسیحیت را به وجود میآورد-نظام واحدی که مفاهیم و دستورات کلی به آن نظم میبخشد،آن را توضیح میدهد،و در تمامی اجزای آن پراکنده است،بهعلاوه،وی خدا را وجودی هم متعالی و هم قائم بالذات،هم صانع طبیعت و هم صاحب فیض،و نیز پدر و داور تمامی مخلوقات ناطق معرفی (به تصویر صفحه مراجعه شود) کرد و توانست جایی برای ایدهآلیسم،آن جهانی بودن،دلمشغولی به نفس و سرنوشت نفس،و مفهوم جهانی را بیابدژ که مراتب بالاتری را منعکس میکند و برپایهء مثل الهیای استوار گشته که رکن رکین فلسفهء افلاطون است."