ملخص الجهاز:
"به دین و باورهای کیشی به چشم یک ایرانی نژاده و یک خردمند آزاده در مینگریست،و روزگاری به یکی از دوستان همراز و یکدلش گفته بود:به جای تعطیل کردن برخی از روز های سال برای فلان و بهمان،باید یاد کسانی چون روزبهء پارسی و مازیار و ابو مسلم و دیگر بزرگان ایرانی را در دلها زنده کرد.
از خویهای نیکوی محمود که در کمتر کسی از دانشمندان دوران دیده شده است یکی این بود که چون کسی را بکاری سودمند سرگرم میدید،او را مینواخت و با سخنان و یاریهای ارزندهء خود بکار دلگرمش میساخت و اگر او را یکدل میدانست،یادداشتهای چاپ نشدهء خود را برای بهرهوری بدو میسپارد.
چنانکه هنگامی که آقای فریدون آدمیت سرگرم نوشتن کتاب بیهمتای«امیر کبیر و ایران»بودند،محمود محمود دستنویس پنج جلد از«تاریخ روابط سیاسی» خود را که نتیجهء سالها پژوهش او در تاریخ ایران بشمار میرود،با بزرگمنشی به ایشان سپرد،و آقای آدمیت از این معنی یاد کردهاند3از خویهای دیگر او استواری و پایداری بر سر اندیشهاش بود.
چیز شگفت درباره محمود این بود که با احمد قوام روابط دیرینه داشت و همین در دوره سردار سپه به زندانی شدن او انجامید،-البته زندانی شدنش دیری نپایید و سردار سپه او را نزد خود خواند و فرمان آزادیش را داد-سالها پس از آن در تجدید همکاری با قوام،استاندار تهران و سپس نماینده مجلس شورا شد.
پس از شهریور تاریخی،با احتیاط خاص خودش،نخست کتابهای فرعی خود را که سالها پیش از آن تاریخ ترجمه و تالیف کرده بود به چاپ رسانید."