ملخص الجهاز:
"نمونهاش آقای«رومن گاری»استکه فقط قتل عام مخالفان رژیم هیتلری را خونریزی و آدمکشی مینامد امااگر کسی آمد و همین عمل را با بمب اتم در حق میلیونها نفوس بشری انجامداد و شهری را بیک حرکت وضعی زمین از لوح جغرافیا محو کرد یا بضربیک طپانچه و مسلسل دستی عده زیادی از خلق خدا را بدیار عدم فرستاد-لابد بدلیلی آنکه همگی در حوزه مارک وخویشاوند بیمارک بودهاند مرتکب جرم وجنایتی نشده است.
آقای«ویلیام جیمز»این حقایق را میدید و تئوری خود را میبافتعاقبت از حل مسئله«جنگ»عاجز شد و بدنبال«معادل اخلاقی جنگ»رفت،در این مرحله،راه حل بنظر او این بود که ملتها بجای جنگ و جدال و تجاوزو دستاندازی طریقی انتخاب کنند که متضمن هیچ قتل و غارت و خوفو خلافی نباشد و در عین حال همان رضایت حاصله از اقتدار و تسلط و قتل و نهبو غارت دیگران را احساس کنند."