ملخص الجهاز:
"ق وقتی جمعی از رجال مملکت برای مشورت در باب تاسیس عدالتخانه و نحوه تحول در حکومت به باغشاه دعوت شده بودند و بزرگان کشوری هم حضور داشتند احتشام السلطنه در سخنان خویش به شاه ابزار داشت:«قدرت دولت و قوت سلطنت در اتحاد دولت و ملت است اینها که مخالفند میخواهند کشور به صورت بخارا و افغانستان اداره شود در حالی که با اتحاد مردم پادشاه مثل امپراتوری ژاپن و پادشاهان مقتدر اورپا،اساس سلطنتش محکم و مورد ستایش ملت واقع خواهد.
آنگاه احتشام السلطنه به رفتارهای مظفر الدین شاه بهطور مشروح در این سفرها میپردازد که از جمله آنها میتوان به ترس و ناراحتی شاه از سرعت و حرکت قطار راهآهن؛نارحتیهای مزاجی خندهآور شاه؛رعدوبرق و بروز انقلاب و وحشت در وجود شاه؛سان و رژه و بروز کسالت و عطش شاه اشاره کرد که در اینجا مختصرا به ذکر یک نمونه میپردازیم:«آغاز سان و رژه و عکس العمل شاه:کالسکه حامل ذات اقدس به وسط میدان مشق رسید و اسبهای سواری را به نزدیک کالسکه آوردند من و مهمانداران آلمانی و جمعی از ملتزمین اطراف کالسکه پیاده شده و اجتماع کردیم ولی هرچه اصرار و التماس کردیم،اعلیحضرت از سوار شدن بر اسب خودداری کردند به عرض رسید اسب آرام حاضر است و اذیت نمیکند،ابدا مفید نیفتاد و فرمودند من فقط در کالسکه مینشینم.
در ادامه این مطلب نویسنده از احضار خود به تهران توسط امین السلطان که به تازگی به وزارت منصوب شده بود یاد میکند:«سبحان الله آن همه اصرار و عجله اتابک،در روز رسیدن من و اینکه همان لحظه که من وارد شدم او از پهنه هستی بیرون رفت چه ترتیب و تقدیری بود؟»17 احتشام السلطنه در ادامه در مورد تشییع جنازه امین السلطان سخن میگوید و اینکه کسی تا دو روز جرأت برداشتن جنازه او را از زمین نداشت و با اصرار وی جنازه را شبانه برای دفن و کفن برده و در قم دفن مینمایند."