ملخص الجهاز:
"چه چیز در تسلی و دلگرمی شما بایدم گفتن؟شاید دانستن این امر مایهی تسکینتان شود که،من نیز بجز چند دورهی صحنه گردانیم،دایما همان احساس نارضایی،اضطراب و نگرانی را داشتهام.
اما خدا نکند که یک هنرپیشه ناگزیر شود قوهی تخیل خود را در چهارچوب فرهنگستانی تنگ گرداند و برای خود،یک بار و برای همیشه،قوانین ازلی(مبتذل بخوانید)زیبایی و مقرراتی برای بازسازی آن،ایجاد کند.
اگر شما توان«سامسون»را ندارید،باید بسان یک زندانی عمل کنید که دایما سختکوشی میکند تا میلههای کهنهی قدیمیزندان را از جا برکند؛میلههایی که او را از مردم زنده و نور یزدانی که بدون آنها توان هستی ندارد،دور نگهمیدارد.
و نکتهی اساسی-این نامه را به دشمنان من نشان ندهید زیرا آنان از شما نفرت بدل خواهند گرفت و مرا یک نمادگرای،یک پسرونده،و جز اینها خواهند خواند.
بنابراین،نامه را با نظراتی که در پی میآید،پایان میبرم:خدا کند،که شما راهی برای بازآوردن تمامی حقیقت و تمامی زیبایی زندگی بروی صحنه بیابید.
خدا کند،که شما در جستوجو برای این زیبایی از لجنزاری که مردم آن را آلودهاند،نهراسید."