ملخص الجهاز:
"نویسنده در مقدمهی کتاب،با نگاهی به چگونگی ورود کاوشگران فرانسوی به ایران،با اشاره به کاوشگرانی همچون دیولافوا1، دمورگان2و غیره خاطرنشان میکند که این فعالیتها در بهبود علمی باستانشناسی ایران مؤثر بوده و در عین حال نیز همزمان با نیازهای علمی غرب طرحریزی شده است.
همچنین به مدت زمان فعالیت موریس پیه در هیأت کاوشگران فرانسوی میپردازد و اشاره میکند که این معمار اولین بار در زمان فعالیتهای دیولافوا در شوش به این منطقه آمد و آغاز کار خود را در هیأت اعزامی سوزیانا تجربه کرد(صص 92-25).
در ضمن هرچند که کاوشهای اشاره شده در ذیل،قبل از ظهور مکاتب جدید باستانشناسی و عموما توسط کشورهای غربی خصوصا فرانسه در ایران انجام گرفته،اما نباید این نکته را از یاد برد که کاوش در هر برههی زمانی تخریب آثار به حساب میآید.
سابقهی آشنایی اروپائیان با خاور نزدیک،به بعد از جنگ های صلیبی در قرون 21 و 31 میلادی برمیگردد6در نتیجهی این آشنایی علاقه غرب به باستانشناسی خاور نزدیک بعد از سفر کارستن نیپور دانمارکی به مصر،بین النهرین و ایران در دهه 0671 افزایش یافت7چگونگی این برخورد و آشنایی را میتوان در ارتباط و همزمان با برتری غرب (به تصویر صفحه مراجعه شود) عکسی از چگونگی حمل و نقل و مهاجرت فرانسویان (به تصویر صفحه مراجعه شود) نمای کلی از تپه شوش نسبت به شرق بررسی کرد.
عیسی بهنام در باب فعالیتهای علمی فرانسویان در ایران مینویسد:از روی که ژاک دمورگان در روی ویرانههای بزرگترین پایتختهای شاهنشاهی هخامنشی خاک را پس و پیش کرد تا سال 5691،سی و هشت جلد کتاب قطور مربوط به کشفیات خارق العادهی شوش به زبان فرانسه منتشر شده(بهنام،صص 2 و 3)،که برخی از آنها به فارسی ترجمه شده است."