خلاصة:
این مقاله پژوهشی توصیفی-تحلیلی و انتقادی در مورد کتاب«اصول الفقه المقارن فیما لا نص فیه»اثر آیت الله جعفر سبحانی است.این کتاب دارای موضوعی جذاب و اهدافی حساسی و نتایجی مهم است و در برخی از مراکز آموزشی حوزههای علمیه به عنوان کتاب درسی انتخاب شده است. در این ابتدا مقدمهای کوتاه درباره پژوهشهای تطبیقی در اصول فقه آمده و سپس در دو بخش به بحث پرداخته میشود. در بخش اول معرفی اجمالی محتوای کتاب و روشی که در نگارش آن به کار رفته و همچنین ویژگیهای مهم آن بررسی شده است. در بخش دوم،ضمن بررسی تحلیلی مباحث کتاب،ملاحظاتی کلی و موردی درباره آن بیان شده است.
ملخص الجهاز:
"سرآغاز: نویسنده،کتابش را با سرآغازی زیبا آغاز کرده و روش خود را مبنی بر واقع نگری و بیطرفی در بیان آرا و نقد آنها تبیین کرده و اظهار داشته که اختلاف آراء، نقطه قوت اندیشه و حالت طبیعی و مثبت آن است،وی ابتدا بخشی از سخن شیخ الشریعه اصفهانی را نقل کرده که متضمن اصلی از اصول اخلاق علمی،یعنی اصل نقد سازنده و ارزیابی علمی است و علمای سلف صالح همواره بر آن بودهاند، سپس به آثار مبارک این اصل اشاره میکند و برای آن شواهد و ادلهای میآورد.
حجیت احادیث اهل بیت(ع) باب اول: نویسنده محترم در این باب که از صفحه 93 شروع و تا صفحه 38 ادامه دارد به بیان و تحلیل و استدلال اصول چهارگانه عملیه نزد فقهای امامیه و موارد جریان آنها میپردازد.
اینکه از کتاب و سنت بحث نشده،به این سبب است که کتاب و سنت از موضوع«ما لا نص فیه»خارج است،اما معلوم نیست که چرا بحث عرف و مقاصد شریعت در متن اصلی کتاب طرح نشده و نویسنده آنها را در خاتمه آورده است؟نویسنده در پایان باب دوم گفته است: در اینجا دو اصل باقی ماند که امامیه و اهل سنت بر آن اتفاق نظر دارند،هر چند در خصوصیات آنها متفق نیستند.
5. جالب توجه اینکه نویسنده گاه وارد مناقشات و تصفیهحسابهای علمی با برخی آرا شده است،در حالی که کتاب برای طرح این گونه مناقشات تألیف نشده است،از اینرو میبینیم که در این مناقشات به همه جوانب موضوع پرداخته نشده و تقریبا به صورت ناقص مطرح شدهاند،از جمله: -مناقشه نویسنده با محقق خراسانی در تقسیم ثنایی وی از حالات مکلف در برابر حکم شرعی."