ملخص الجهاز:
"برنامه نوسازی معارفپروران جامعه که پای بر معنویات بلند داشته باشد،در کتاب عبد الرؤف فطرت:رهبر نجات و آله همه جانبه طرحریزی شده این کتابها برای مردم تاجیک امروز هم در آخر قرن ما چون رهنمای حیات معنوی اهمیت خود را از دست نداده است.
ادبیات معارفپروری در اساس همین خصوصیتهای حیاتی خلق و ادبیات آن پیدا شده،برای نوسازی فرهنگ و معنوی حیات مبارزه سر کرد و خصوصا عبد الرئوف فطرت و محمود خواجه بهبودی برای به هم پیوستن افکار فلسفی و اجتماعی و سیاسی شرق اسلامی و غرب نخستین قدمها را برداشتند و کوشیدند که معنویات ملت از دستاوردهای معنوی متفکران روسیه و غرب بهره بردارند.
این رویه را از شعر لایق«خاک وطن» میتوان دید: تاجیکستان مظهر من سرزمین کم زمین تو سراسر کوهساری تو سراسر سنگزاری چونکه فرزندان تو در طول تاریخ دراز هر کجا رفتند مشتی خاک با خود بردند چونکه فرزندان تو در جستجوی بخت خود در بیابانهای تفسان دور از تو مردند هر کجا رفتند مهجور و غریب از فراقت جفت آنها ناله و اندوه شد جمله در کوی غریبی خاک گشتند،ای دریغ آرزوهاشان در اینجا سنگ بست و کوه شد خاک تو اینگونه کم شد،کشورم این چنین از اشک غم شد،کشورم هر قدر که خاک تو بر باد شد خاک دیگر آن قدر آباد شد این چه گستاخی مرا معذور دار خاک تو کم شد به مقدار و فراخاتر به عرض و طول شد گرچه نامت همچو ملک کوهساران در جهان مشهور شد لیک باکی نیست بهر آن سنگت زیاد و کوههات قابسازی پیکره بر یادگار آن همه مردان پر حسرت که خاکت را پریشان کردهاند بهر آن مردان که نامت را به عالم تاجکستان کردهاند پیکره چندان تراشی میسزد بهر آن مردان که خاکت را کنون زر کردهاند کوههایت را برای عرض مهر و دوستی این زمان آزاد منبر کردهاند."