خلاصة:
امروزه تمایز میان جهات جمله ای (de dicto) وجهات شیئی (de re) از مباحث بسیار مهمی است که هم در حوزه منطق موجهات و هم در قلمرو متافیزیک تحلیلی، جایگاه ویژه ای یافته است. برای مثال، پذیرش ضرورت شیئی یکی از مبانی اساسی پذیرش ذات گرایی (essentialism) است. در این مقاله پس از اشاره ای کوتاه به سابقه این تمایز در فلسفه غرب و اسلامی به تفاوت نحوی و معنایی این دوگونه جهت پرداخته می شود. در ادامه تفاوت تفکیک جمله ای / شیئی با دو تفکیک مشابه بررسی می گردد و در پایان نگاهی به رابطه جهات جمله ای و جهات شیئی خواهیم داشت.
ملخص الجهاز:
"از توجه او به تمایز ضرورت جملهای/شیئی میکند(در آینده سخن او را نقل خواهیم کرد).
ظاهرا سخن شیخ آن است که در بین این دو جهت در سالبه کلیه ضروریه تفاوت معنایی
در منطق موجهات محمولی مسور برای بیان تمایز نحوی میان جهت جملهای و جهت
،مورد اول از جهت«»،یک جهت جملهای و مورد دوم آن،یک جهت شیئی است.
جملهای/شیئی را به نحو صوری درباره این جمله بیان کرد?
به نظر میرسد که برای نشان دادن صوری تمایز جهت جملهای/جهت شیئی در
است»باشد،عبارت« (M(4ṣ2)) »بیانگر ضرورت جملهای گزاره 4 دو برابر 2 است خواهد بود و عبارت «((2،4) ) M »
جمله(2)به این معنا است که در هر جهان ممکنی،یک شیئی وجود دارد که آن شیئی
ضرورت شیئی وصف فرد بودن برای عدد یک است.
اما معنای عبارت دوم،با فرض درست بودن آن در جهان ما این است که چیزی(در
عبارتهای پنج گانه بالا،بر حسب اینکه چند بار از عملگر« »استفاده شود و نیز بر حسب اینکه این عملگر به صورت عملگر جملهای یا شیئی به کار رود،معانی متفاوتی
عبارت میگوید این یک گزاره ضرورتا درست است که«هر چیزی که یک بدن باشد،
(3)ضرورتا اگر شیئی یک جسم مادی باشد آنگاه آن شیئ دارای ابعاد سه گانه است (ضرورت پیآیند)،
تعریف ابتدایی پلنتینگا از ضرورت جملهای و شیئی چنین است:در عبارت مشتمل بر
تفکیک میان ضرورت شیئی و ضرورت جملهای توجه داشته است.
معنای(4)این است که آنچه را که من در جهان کنونی،در t1 ،در نظر دارم-یعنی عدد
سخن درستی نیست و ظاهرا به این مطلب توجه نشده است که«آنچه در نظر گرفتهام»"