ملخص الجهاز:
"یکی از موضوعهای اصلی در بحثهای جامعه شناسی دین،نظریهء«سکولار شدن»یا دنیوی شدن بوده است،اما این موضوع،به ویژه در اواسط و اواخر قرن گذشته، که در جوامع غربی،مدرنیته به گونهای لجام گسیخته پیشروی کرد و همهء عرصههای اجتماعی را درنوردید،بیش از پیش در حوزهء جامعهشناسی دین مد نظر قرار گرفت.
بسیاری از اندیشمندان و جامعهشناسان نیز به همین نظریه گرایش داشتند و نظم نوین و ساختارهای اجتماعی را زمینه و عاملی برای تضعیف باورهای سنتی و کاهش سهم دین در زندگی اجتماعی میدانستند.
غلبهء گفتمان سکولار شدن در محافل علمی و دانشگاهی،به ویژه در میان جامعهشناسان،در اواخر قرن بیستم و پذیرش عمومی این واقعیت که دین در جامعهء جدید رو به افول نهاده است،رفتهرفته جامعهشناسان را از مطالعهء این پدیدهء رو به زوال در زندگی اجتماعی بازداشت و جامعهشناسی دین به حوزهای حاشیهای در جامعهشناسی درآمد."