ملخص الجهاز:
"ساکت کردن کلاس چند پایه با«خرس کوچولو» بهادر رحیمی* در یک روستای دور افتاده و در یک مدرسهی«چند پایه»معلم بودم.
کلاسهای دوم و سوم ابتدایی در زیر یک سقف بودند که ادارهی این دو پایه و در یک کلاس درس،کاری مشکل اما لذتبخش بود.
باید ترفندی میاندیشیم تا به بچههای دو پایه در یک کلاس، مطالب درسی را به خوبی ارائه دهم و به علاوه،مزاحم کلاس همسایه نشوم که مدیر،در آن،آموزگار چند پایهی دیگر بود.
روزی من«خرس کوچولو»را محکم به سینهام چسبانده بودم و با همکاری بچهها برایش لالایی میخواندیم.
آن روز به خاطر سرما قصد داشتم بگویم خرس کوچولو سرما خورده است و خوابش نمیبرد تا کمی هم در مورد بهداشت فردی صحبت کنم.
فکر کردم رضا میخواهد در مورد سرماخوردگی خرس کوچولو صحبت کند.
رضا گفت:«آقا اجازه!فکر میکنم خرس کوچولو گرسنهاس که نمیخوابه."