ملخص الجهاز:
"روی جلد عرض حال و کلهء اسب هفتاد میلیون شریک جرم(دربارهء جعفر مدرس صادقی) Photo:Jonathan Kane (به تصویر صفحه مراجعه شود) *کیومرث پوراحمد هم کار مهدی سحابی است و همچنان زمخت و گلدرشت.
! راستی این چه مردهای است که این همه با سماجت در حیات راوی دخیل است؟این چه چیز یا چه کسی است که هرگز نمیمیرد و اینجور پاپیچ و مزاحم انسان زندهای است که خیال کرده و دلخوش کرده که از شر پدر رها شده؟ اگر مدرص صادقی اینچنین خوددار نبود و اینچنین کار را با خودداری پیش نمیبرد،ای بسا حضور پدر مرده میتوانست کابوسهای فاجعهبارتر از کابوسهای بوف کور پدید آورد.
(با شباهتهای زیادی به راوی گاوخونی)کسرا از حیرتانگیزترین چیزها حیرت نمیکند و از عجیبترین و خونبارترین وقایع با سردی و بیتفاوتی حرف میزند و راوی سوم شخص که پابهپای کسرا است(و هر چیز در گذشته و در خصلت شخصیتهای دیگر را-از ذهن کسرا میبیند-)طبعا مثل خود کسرا هیجانزده نمیشود.
اگر خبر داشتند و با این همه نیامده بودند سراغ او،از دست او دلخور بودند و اگر خبر داشتند و داشتند دربهدر میگشتند دنبال او،نگران بودند (ص 21)* اصغر عبد الهی دربارهء گاوخونی نوشته بود که آنقدر ساده و راحت نوشته شده است که انگار هیچ تعمدی در نوشتن آن نبوده است.
یا سرهمنویسی مشکلزا و نازیبا:یکشکل-یکتنه-بهتزده-تخستر -متروکتر-امنتر-رذلتر-و از همه بدتر:چپچپکی و باز هم بدتر این عبارت: «مسنتر و زشتترش میکرد»منظور این است که«مسنتر و زشتترش میکرد» البته جعفر مدرس صادقی که به ویرایش و تدوین بخشی از باارزشترین متون کلاسیک ما همت گماشته،لابد در رسم الخط روشهای خاصی دارد."