ملخص الجهاز:
"سؤال این است که اگر تعهد یکی از متعاملین مؤجل و دیگری حال باشد اما قبل از اجرای تعهد حال،معلوم گردد که طرفی که باید مؤخرا ایفای تعهد کند،احتمالا در موعد مقرر نخواهد توانست تعهد خود را به مورد مقرر نخواهد توانست تعهد خود را به مورد اجرا گذارد،آیا متعهدی که تعهدش حال است مسحتواند اجرای تعهد خد را معلق کند؟و به عبارت دیگر،آیا در چنین فرضی حق حبس وجود دارد؟ مطالب این فصل را در سه مبحث بررسی میکنیم:ابتدا موضع کنوانسیون در این خصوص مطالعه میشود و خواهیم دید که کنوانسیون حق حبس را در تعهدات غیر متقارن نیز تحت شرایطی پذیرفته است.
اکنون سؤال این است که چه تفاوتی بین"عدم ایفای بخش اساسی تعهدات"و "نقض اساسی"وجود دارد؟ کنوانسیون از"عدم ایفای بخش اسای تعهدات"تعریفی ندارد،اما ماده(25)در تعریف نقض اساسی مقرر میدارد:«نقض قرارداد توسط یکی از طرفین هنگامی نقض اساسی محسوب میشود که منجربه ورود چنان خسارتی به طرف دیگر گردد که او را از آنچه استحقاق انتظار آن را بهموجب قرارداد اگر کسی اموال غایب یا محجو و امثال آنها را بدون اجازه مالک یا کسی که حق اجازه ارد اداره کند باید حساب زمان تصدی خود را بدهد درصورتیکه تحصیل اجازه در موقع مقدور بوده یا تأخیر در دخالت موجب ضرر نبوده است،حق مطالبه مخارج نخواهد داشت.
(25)-باید توجه داشت که ماده(71)-ناظر به فرضی است که تعهد یکی از متعاملین باید جلوتر اجرا گردد؛مثلا بایع به فروش نسیه کالا موافقت کرده اما قبل از تسلیم کالا اعسار خریدار (به تصویر صفحه مراجعه شود) مشخص میگردد یا خریدار موافقت نموده که قبل از تحویل کالا ثمن معامله را پرداخت کند اما قبل از پرداخت،اعصار فروشنده احراز میشود یا سایر اوپاع و احوال روشن میسازد که نامبرده کالا را در موعد تحویل نخواهد داد."