خلاصة:
اصل برائت یکی از درخشانترین دستآوردهای تمدن بشری است که ریشه در فطرت عدالت خواه بشر و عقل سلیم وی دارد.امروزه،این اصل از بنیادیترین اصول حقوقی هر نظام کیفری قانونمند است؛هم چنانکه اولین رکن و اساسیترین پایه در قانون آیین دادرسی کیفری به شمار میرود. اصل برائت محصول فکری یک یا چند متفکر یا حقوقدان نیست،بلکه اندیشهء اندیشمندان در قرون متمادی آن را ایجاد کرده است.این اصل حافظ بسیاری از حقوق و آزادیهای اساسی است. از مطالعات تاریخی چنین برمیآید که اصل برائت تا مدتها در حقوق موضوعه جایی نداشته و تنها بهطور پراکنده و در پارهای از اتهامات پذیرفته میشده است.
ملخص الجهاز:
"برائت به عنوان یکی از اصول معتبر قانون اساسی،بر ضرورت تأمین آزادی شهروندان و جلوگیری از سلب آن،جز در موارد استثنایی و آن نیز به حکم مقام صلاحیتدار قضائی و برطبق موازین حقوقی از یک سو و تأمین محاکمهای عادلانه و بیطرفانه و انجام تحقیقات مقدماتی در اسرع وقت و رعایت حق دفاع متهم در طول دادرسی از سوی دیگر نظر داشته است.
بند 2 ماده واحدهء قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی اعلام میدارد:«محکومیت باید برطبق ترتیبات قانونی و منحصر به مباشر،شریک و معاون جرم باشد و تا جرم در دادگاه صالح اثبات نشود و رأی مستدل و مستند به مواد قانونی و یا منابع فقهی معتبر(در صورت نبودن قانون)قطعی نگردیده،اصل بر برائت متهم بوده و هرکس حق دارد در پناه قانون از امنیت لازم برخوردار باشد».
نویسندگان حقوق کیفری نیز اغلب به مغایرت بازداشت موقت با اصل برائت اذعان داشتهاند و به نظر میرسد که اعمال هرگونه محدودیت بر فرد متهم به دلیل وارد شدن اتهام بر او خلاف اصل برائت باشد،زیرا حقی از حقوق اجتماعی وی سلب میشود درحالیکه مجرمیت وی هنوز اثبات نشده است(44:8).
اما اهمیت این اصل و وجود آن بهطور پراکنده در این متون قانونی به نوعی میتواند ناظر بر شناسایی حقوق فطری افراد باشد که با عنایت به زمان تشکیل چنین تمدنهایی طبیعی است که بسیاری از این حقوق شناخته نمیشدند و حتی به جهت دفاع از جامعه یا طبقهء حاکم،پایمال میگشتند."