ملخص الجهاز:
"به نظر فوکو زندانی کردن با هدف پیشگیری نیز نمونهای است از چهگونگی اعمال نظارت مستمر و بازرسی جامعهی مدرن: این مکان بسته و بخشبندی شده که نقطه به نقطهی آن تحت مراقبت بود مکانی بود که در آن افراد در جایی ثابت قرار میگرفتند،آنجا که کوچکترین حرکت کنترل میشد؛آنجا که تمامی رویدادها ثبت میشد؛آنجا که کار بیوقفهی نوشتن مرکز را به پیرامون وصل میکرد؛آنجا که قدرت بهطور کامل و برپایهی پایگانبندیای پیوسته [ساختاری سلسله مراتبی]اعمال میشد؛آنجا که هر فرد پیوسته از نو شناسایی میشد،معاینه میشد و در میان یکی از گروههای زندگان و بیماران و مردگان جا میگرفت-و این همه الگویی فشرده از سازوکار انضباطی بود.
در واقع،درست مانند ایدئولوژی به مفهوم آلتوسری آن، قدرت نوعی حس تعلق در ما بهوجود میآورد و گویی در خدمت بهروزی ماست: اگر قدرت هرگز کاری جز سرکوب نکرده باشد؛اگر هرگز جز نه گفتن کار دیگری نکرده باشد،چهطور انتظار دارید که مردم از آن پیروی کنند؟ اینکه قدرت خوب جلوه میکند؛اینکه قدرت پذیرفته میشود ناشی از این واقعیت است که قدرت صرفا در حکم نیرویی که نه میگوید بر ما اعمال نمیشود،بلکه برانگیزندهی لذت است،به دانش شکل میدهد و تولیدکنندهی گفتمانهاست.
فقط وقتی فردی وارد صحنه میشود که به کلی بیرونی و بیگانه محسوب میشود،فردی که از این گفتمان به خصوص تاثیر نپذیرفته است،قدرت و دانش«پرستار بزرگ» -گاهی فوکو از ترکیب قدرت/دانش استفاده میکند-بنیاد به ظاهر منسجم و مستحکم خود را از دست میدهد."