ملخص الجهاز:
"از این رو به وزارت کشور توصیه میشود که در تقسیمات جدید کشوری این موضوع را مدنظر داشته باشد و در همین ارتباط ضروری است که کارشناسان مؤسسهی سحاب برای تدفین بیشتر در نقشهی شهرهای خوزستان حتما با جناب شان مشورت لازم را انجام دهند.
باتوجه به این که بخشهای زیادی از قصههای شفاهی غیرقابل استفاده بوده و چندان به درد بخور نیستند، مؤلف محترم احتمالا برای جلوگیری از اطناب موضوع و نیز برای صرفهجویی در هزینههای چاپ و شاید به دلیل تبعیت از سنت مرضیهی گزینشی عمل کردن سالهای اخیر و مهمتر از همه به دلیل توجه به اینکه وقت خوانندگان زیاد تلف نشود روایتهای چندین «قصه»را خلاصه بیان کردهاند.
برای آنکه فخامت و شیوایی نثر مؤلف محترم در مقابل متقدمان فرهنگ عامه روشن شود فقط به ذکر یک عبارت از این کتاب و دو عبارت از مرحومان صادق هدایت و احمد شاملو بسنده میکنیم.
آن هنگام فکر میکردم ممکن است راوی این قصهها را در شاهنامه خوانده باشد،اما اکنون میتوان به ضرس قاطع گفت که احتمالا فردوسی در جست و جوی خود برای قصههای فراموش شده ایرانی به خوزستان آمده و متاسفانه بدون رعایت کپی رایت این قصهها را بیذکر منبع و ماخذ در شاهنامه نقل کرده است.
جا دارد که مؤلف محترم قصههایی را که پیرمرد مسجد سلیمانی برای نگارنده نقل کرده است به جایگاه اصلی خود برگرداند بدین معنا که آنها را در چاپ بعدی کتاب خود منظور نماید تا همهی مردم ایران به منشا آنها پیببرند."