خلاصة:
مقاله در کوشش برای آگاه نمودن مدیران اطلاعرسانی نسبت به دشواریها موجود بر سر راه گردآوری دادهها و نیز تشویق ایشان برای توسعه ابزار کنترل دادهها،برخی از این متغیرها را مشخص کرده است. کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی برای توصیف خدمات،ارزیابی فعالیتها و سنجش عملکرد خود بشدت متکی به آمار هستند.در گردآوری دادهها که مبنای تحلیل آماری است،همیشه فرضیات و متغیرهای کنترل شدهای وجود دارند که با خلوص و واقعیت دادهها مخلوط شده،و در نتیجه تحلیل و تفسیر آن دادهها را غیر واقعی مینمایند.این
ملخص الجهاز:
"بنابراین،او با بحث درمورد اثر«پرات»و«التمن»[2]و کار انجام شده توسط واحد آمار کتابخانه و اطلاعرسانی (lisu) [3]در مورد اعتبار آمار به عنوان تنها وسیله معتبر برای سنجش فعالیت کتابخانه،و بخصوص درمورد اینکه آیا چنین دادههایی میتواند موجب توانای بیشتر برای برقراری ارتباط بین دادهها و بازدادهها باشد یا خیر،تردید دارد"به ویژه اینکه موضوعات اساسی خاص مربوط به رضایت استفادهکننده از خدمات کتابخانه یا خدمات اطلاعرسانی فقط با درصد کمی از مطالعات انجام شده،لمس میشوند،گرچه برخی نویسندگان بیان میکنند که تحلیل بیشتر نیز امکانپذیر و در واقع مطلوب است.
چگونه میتوان استفادهکنندگان را شمرد؟یک روش ساده،شمارش دستی یا مکانیزه افراد است که فقط وارد ساختمان کتابخانه شده یا از آن خارج میشوند و بسیاری از کتابخانهها دقیقا همین کار را انجام میدهند-چه تعداد گزارش ادعا میکنند که در سال x 991، n نفر استفادهکننده از کتابخانه بازدید کردند؟اما این آمار چه چیزی را به ما میگوید؟آیا این استفادکنندگان اتفاقی،محققههایی هستند که برای پیشبرد کار خود،استفاده زیادی از خدمات جستجوی پیچیده میکنند؟دانشجویانی که در جستجوی موارد طبق فهرست منابع خواندنی خود هستند؟افراد مسنتری که از کتابخانه به عنوان یک مرکز اجتماعی استفاده میکنند؟یا والدینی که از برنامهها برای فرزندان خود بهرهمند میشوند؟به عبارت دیگر شمارش افراد اطلاع کمی به ما میدهد،زیرا طبقههای مختلف استفادهکنندگان نیازهای آنان را مشخص نمیکند-این مثال اولیه از دادهایی است که نمیتواند تولیدکننده آمار معنیدار یا اطلاعات با ارزش باشد،زیرا منجر به درک خامی از جمعیت استفادهکننده میشود."