ملخص الجهاز:
"خانم دکتر نوری:یکی از حضار سؤال فرمودند که فکر نمیکنید که فرهنگ شرقی اسلامی و عرفانی ما که ضد من و منیت و فردیت است در تضاد با هنر مدرن تدریس شده در دانشگاههای ما و زبان بینالمللی هنر است که تأکید بر فردیت دارد،هر راهحلی که برای بهبود وضعیت هنرهای سنتی و بهخصوص نقاشی مینیاتور پیشنهاد میکنید اینکه هنر سنتی امروز اکثرا نشخوار آثار دیگران و گذشتگان است و هنر مدرن هم رقیق شدهء آثار غربی است،آیا نمیشود بین این دو پلی زد و این دو را آشتی داد آیا بهتر نیست که هنر مینیاتور گرایشی از رشته نقاشی باشد؟آیا با سیستم درهای باز برای دانشگاهها که مبادلهء دانشجو و استاد و انتقال آنها را میسر کرده و اینکه آزادی برای هنرمندان در اولویت است،و بدون آن نمیتوان هنرآفرینی کرد،موافقید؟ جواب یکی از حضار به سؤال اول:در رابطه با تفاوت فرهنگ غرب و فرهنگ شرق،من از خودم صحبتی نمیکنم فقط ارجاع میدهم به سخن دکتر حسن عشایری بهترین عصبشناس مدرن ایران و استاد کارشناسی ارشد دانشگاه توانبخشی ایشان اسلایدی را به من نشان دادند،گفتند که این اسلاید را که اخیرا یعنی در نیمهء دوم سال 89 به وسیله ژاپنیها تهیه شده.
ولی الان آن وجود در اینها نیست و درنتیجه،خوشنویسی ما هم همان مشکلی را پیدا کرده که نگارگری ما،درنتیجه مسأله آموزشی،ایستایی پیدا کرده،صحبتی که آقای آیتاللهی فرمودند که اصولا در هنر ما وجهای از پویایی بوده،این کاملا صحت دارد،ولی متأسفانه در خوشنویسیمان دچار یک رکود شده،دچار یک ایستایی شده و نمیتوانیم از آن به عنوان یک هنر و الا و معتبر در مقطع زمانی فعلی نام ببریم و باید که یک تجدیدنظری رویش بشود که هرچند این ماجرا حتی میشود گفت اواخر دوران قاجار هم با آن پیوستگی داشت،یعنی اینکه هنوز میرزا غلام رضا کلهر را آدم وقتی که به کارهایش نگاه میکند،حتی با همانی که روی چاپ سنگی هم نوشت میتوانیم آن ارتباط عاطفی را با او برقرار کنیم،ولی متأسفانه با آن چیزی که الان انجام میشود،ما نمیتوانیم این کار را انجام بدهیم."