ملخص الجهاز:
"کمکم همهچیز دستگیرت میشود/بجز همه[چیز از بالاتر از سیاهی گرفته تا بجز همهچیز فیل در تاریکی دستگیرت میشود و فنجانی قهوه که فرضا گرم/و گیراست نه به هندوستان و نه به کافهای که چرا و کجایش را به همهجا سرمیزنی/بجز همهجا انتخاب فیل و فنجان که با خودمان است.
طرح لبخندی هم در میان بوده بوده یا نبوده؟ پس باختهای همه چیزت را انتخاب خنده و گریه هم که همینطور سرفه میکنی که چه؟ نه آب از آب نه فیل از فیل و نه تاریکی تکان میخورد از جا که تکان [بخورد جز اینکه از اینجا به بعد به جای نئونهای رنگی فکر کنی در [خیابانهای [اصلی شهر و برگردی از آنجا/و از اینجا به بعد با رنگهای مختلفی فکر کنی بالاتر از سیاهی تا هر کجا: بوده یا نبوده؟ پس باختهای همه چیزت را/بجز همهچیز چاره چیست کوک میکنی دوباره ساعت مچیات را روزهای هفته را اگر شده از شیطان هم و از روباه دمبریده اگر شده میپرسی راه فرار [از تاریکی راه از فیل و فنجان اگر شده."