ملخص الجهاز:
"شاید با بررسی چهل و چند اثری که در اختیار گوته در آن زمان بوده است،بتوانیم تصویری کاملتر از وضعیت شرقشناسی در آلمان را مجسم درمییابیم که تنها دیوان حافظه گنجینههای مشرقزمین(پورگشتال)،گلستان سعدی(الئاریوس)،ملاحظاتی دربارهی آسیا (فریدریش فون دیتس)و متنبی(یوهان یاکوب رایسکه)،یعنی پتج اثر از زبانهای اصلی به آلمانی ترجمه شده و در اختیار گوته بوده و اینچنین در مییابیم که برخی از خطاهای گوته به دلیل همین منابع اندک بوده است(گوته،دیوان غربیحشرقی،32:0831-23).
اما به راستی دلیل جذابیت آثار پروفسور آن ماری شیمل در غرب و شرق چیست؟چرا بسیاری این همه به آثار او توجه میکنند؟ کیست که این آثار را بخواند و از آنها تاثیر نپذیرد؟ هرمنوتیک آنچه در وهلهی نخست در این آثار مشاهده میشود،این نکته است که این پژوهشها صرفا کتابخانهای نیست،بلکه پژوهش میدانی نیز در آن اهمیت بهسزایی دارد،منظورم همان رابطه با مردمی است که با این زبان و فرهنگ زندگی میکنند،زیرا تنها،کسی میتواند چنین ژرف از فرهنگی سخن بگوید که خود با صاحبان آن فرهنگ دیر زمانی زیسته و آموخته باشد که آنان چگونه به جهان هستی و جلوههای گوناگون آن مینگرند.
از او پرسیدم: صوفی؟یعنی منظورم آن است که چه میکنید؟دخترک پاسخ داد:سماع میکنیم و شعرهایی رومی میخوانیم!-ببینم زبان فارسی را که بلد هستید؟-اینبار پاسخی چنین داد:نه،برای چه؟شعرهای رومی را که به انگلیسی هم ترجمه کردهاند!» بانو شیمل همین گفتگوی ساده را بهانهای برای نگارش کتابی بسیار زیبا و مفید میداند و به شرحی جامع و کامل از اندیشههای عارفانه در دین اسلام میپردازد و میکوشد تا این شیوه نادرست نگرش به عرفان و عرفای اسلامی را تصحیح کند و جلوههای حقیقی از عرفان مشرقزمین را به زبان ساده شرح دهد."