ملخص الجهاز:
"اگر به چهار شطح معروف تاریخ عرفان ایران-که همهجا نقلمیشود و از زبان چهار عرف برجسته برجوشیده است-بنگریم،این ویژگی بیانپارادوکسی و نقیضی را میتوان،به نوعی،مشاهده کرد: 1)سبحانی ما اعظم شانی(با یزید متوفی 261) 2)اناالحق(حلاج مقتول در 309) 3)الصوفی غیرمخلوق(ابو الحسن خرقانی متوفی 425) 4)لیس فی جبتی سوی الله!(ابوسعید ابو الخیر متوفی 440) تناقضی که در جوهر این گزارهها نهفته است،چنان آشکار است که نیازی بهتوضیح ندارد:قطرهای که دعوی اقیانوس بودن کند،دعوی او یاوه است و گزافه.
نمونههایی که از زبان قومس در قرن چهارم و پنجم باقیماندهو در گفتار ابولحسن خرقانی(هم ولایتی با یزید متوفی 425)ثبت شده است،3با فارسیرسمی همان عصر تفاوتهای آشکاری دارد و با اینکه کاتبان مقامات خرقانی در آنها دخلو تصرف بسیار کردهاند،هنوز هم ویژگیهای خاص خود را حفظ کرده است."