ملخص الجهاز:
"3-کلیه فعلهایی که در دستورهای آموزشی تحت عنوان یک فعل ویژه نام برده شدهاند قابل صرف میباشند و هرکدام به صورت منظم دارای شش صیغهء هستند،مثال: دارم میروم داریم میرویم داری میروی دارید میروید دارد میرود دارند میروند درحالیکه ساختهای یاد شده قابل تعریف بوده و صرف نمیشوند هرچند که در صرف آنها اصرار بورزیم و ساختهای منظمی را نیز به صورت شش صیغهء متوالی ارائه دهیم.
نهایتا ذکر این نکته را ضروری میدانم که با بهرهگیری از قوانین گشتار(تأویل)میتوان جایگاه عبارات پیچیده و هر پدیدهء زبانی دیگر را که در بررسیهای دستوری نادیده انگاشته و به دست فراموشی سپرده شده است مشخص و تثبیت کرد و برای اینگونه پدیدههای زبانی که به علت عدم ضوابط در توصیف آنها عملا کنار گذاشته شدهاند راه حل منطقی ارائه داد.
حالا نوبت آن است که از نویسنده محترم بخواهیم برای ما توضیح دهند که این«ده»یا «دید»ما زاد بر«ان»که در بن ماضی صورت لازم آن فعلها وجود نداشته از کجا آمده است؟ آقای یوسفی ذکر کردهاند که در بعضی کتابهای دستور نوشته شده است که برای ساختن مصدر متعدی این افعال به بن مضارع آنها«اندن»و«انیدن»اضافه میکنیم،که میتوان آن را به صورت فرمول زیر،هم نوشت: بن مضارع(فعل لازم)+اندن و یا انیدن-مصدر متعدی در این صورت اگر تمام افعال لازم(و سایر افعال متعدی)که امکان متعدی شدنشان باشد یا این قاعده متعدی کنیم،هرگز دچار اشکال نخواهیم شد.
7-نوشتهاند:«هراکلس(یونانی)چون رستم،آزادیبخش،جوانمرد و نیکنهاد است و در کارهای او نشانههای مزداپرستی پیداست سؤال این است که آیا دلایل بیشتری هم برای مزداپرستی و لازم است؟و نیز آیا مزداپرستی همان مهرپرستی و اگر نیست آیا چاه از مهرپرستی وارد مزداپرستی شده؟ 8-نوشتهاند:«در ادب عرفانی فارسی آنچه طبیعت خوانده شده به فراوانی مورد نکوهش قرار گرفته است..."