خلاصة:
مقالهء«ساخت و کارکرد ارتباطات در جامعه» نوشتهء هارولد لاسول،مبتنی بر«شیوه تجربی»و متأثر از«نشریه کارکردگرایی»در جامعهشناسی است که در سال 1948 تحت عنوان«ارتباط آرا»نوشته شده است. *تجربهگرایان با تجزیه و برش زدن پدیدههای اجتماعی،آنها را به صورت انتزاعی و مجرد و بدون در نظر گرفتن«کلیت اجتماعی»مطالعه میکنند. بهطور کلی در این روش،توجه اساسی به فرد و رفتار فردی است.براساس همین شیوه،هارولد لاسول با تأکید بر نقشهای اجتماعی،آزادی،استقلال و بیطرفی ارتباطات،روابط و وابستگی مستقیم و غیر مستقیم وسایل ارتباط جمعی و سایر امکانات ارتباطی را با ساختارهای گوناگون و پهن دامنهء اجتماعی و عوامل اقتصادی و سیاسی نادیده میگیرد. در حالیکه در زمینهء هر سه نقش و کارکرد ارتباطات که وی برشمرد،میتوان تأثیر این ساختارها را مشاهده کرد.در نقش نظارت بر محیط (انتشار اخبار)گرایشها و تأثیرهای نظام اجتماعی، در نقش همبستگی اجتماعی(راهنمایی افکار عمومی)سیاستهای خبری جامعه و در نقش انتقال میراث فرهنگی(آموزش)معیارهای خاص جامعه و حتی معیارهای جوامع مسلط مثل دموکراسی،حقوق بشر و فردگرایی،مؤثر و قابل مشاهده است. ضعف اساسی شیوه تجربی لاسول،مطالعه مجرد و انتزاعی ارتباطات و وسایل ارتباطی،بدون در نظر گرفتن کلیت و ساختار نابرابر و تضادآمیز اجتماعی است. براساس رهیافت دیالکتیکی،هیچیک از جنبههای زندگی اجتماعی و هیچ پدیدهء جداگانهای را نمیتوان بدون ارتباط آن با کل تاریخی و ساختار اجتماعی به عنوان یک هستی اجتماعی،ادارک کرد. این رهیافت به معنای آن است که باید به روابط متقابل سطوح گوناگون واقعیت اجتماعی پرداخت و هیچیک از اجزای سازندهء زندگی اجتماعی را نباید 2Lجدا از اجزای دیگر بررسی کرد. امکانات ارتباطی در نظام سرمایهداری،نه تنها نقشی بیطرفانه،مستقل و روشنگر ندارند،بلکه حاصل باورها و ایدئولوژی طبقات رسمی و مسلط جامعه بوده و درصدد همرنگی و انطباق تودههای مردم با ارزشهای سوداگرانه این نظام میباشند. *نظریه کارکردگرایی از نظریات اساسی و مطرح در جامعهشناسی است.پیشفرض این نظریه، انگارش وفاق و تعادل در جامعه میباشد یعنی ضمن بنیادی انگاشتن ارزشها و هنجارهای مشترک برای جامعه،بر نظم اجتماعی مبتنی بر توافقهای ضمنی تأکید میورزد و نیز دگرگونی اجتماعی را دارای آهنگی کند و سامانمند میداند. کارکردگرایی در تبیین پدیدههای اجتماعی،به خدمتی که این پدیدهها در نظم و تعادل چارچوب اجتماعی دارند توجه دارد.به عبارتی این نظریه، ابتدا یک چارچوبی را(خانواده،گروه،جامعه و...) مفروض میگیرد و سپس به این میپردازد که فلان پدید به حفظ تعادل و نظم این چارچوب چه خدمتی میکند.البته این تئوری به تحولات و پویایی اجتماعی نیز توجه دارد ولی این تحول نیز در داخل چارچوب فرض شدهء موردنظر و دارای آهنگی ملایم و تدریجی صورت میگیرد. یکی از ویژگیهای پایهای این نظریه،مقایسه جامعه انسانی با ارگانیسمزیسنی انسان یا حیوان میباشد.یعنی همانگونه که کارکرد هریک از اعضای بدن،خدمت به تعادل،انسجام و نظم ارگانیسم بدن میباشد،کارکرد هر پدیده اجتماعی،در خدمت نظم و تعادل جامعه است.و در نوشته لاسول نیز،این مقایسه به وضوح به چشم میخورد و سیستم ارتباطی را مانند ارگانیسم انسان در نظر میگیرد و برای هریک از بخشها،کارکردی را جهت تعادل اجتماعی،مشخص مینماید.نظریه کارکردگرایی با تأکید بسیار بر«تعادل»،توجه زیادی به حفظ شرایط موجود و عدم توجه به تغییر،تضاد و تاریخ نموده و در نتیجه روحیه محافظهکارانهای را در پی دارد. در مقابل این نظریه،رهیافت دیالکتیکی و انتقادی قرار دارد که بر انگارش تضاد و کشمکش در جامعه سرمایهداری و چیرگی برخی از گروههای 3Lاجتماعی بر گروههای دیگر تأکید میورزد و نظم اجتماعی را نه مبتنی بر توافقهای ضمنی اعضای جامعه،بلکه مبتنی بر دخل و تصرف و نظارت گروههای مسلط میانگارد و نیز دگرگونی اجتماعی را دارای آهنگی سریع و نابسامان و براندازی گروههای مسلط توسط گروههای زیردست میداند. در شرایط اجتماعی تضادآمیز و سلطهگرانه،ابزارها و امکانات ارتباطی در مالکیت صاحبان سرمایه و نفوذ بوده و حاصل باورها و ایدئولوژی طبقات مسلط و عامل گمراهی و تحمیق تودههاست.در چنین وضعیتی،باید به تاریخ و علت تأسیس و پاگیری امکانات ارتباطی که همانا تضمین تداوم سلطه اجتماعی و اقتصادی است توجه داشت و آن را مورد نقد قرار داد.
ملخص الجهاز:
"بهطور کلی،یک موجود زنده،چه اینکه نسبتا تک افتاده باشد،و چه در پیوندی متقابل با دیگران قرار داشته باشد،به شکلهای مختلف،به دریافت تحریک از محیط تخصصی پیدا میکند و از این نظر،اندام وارهای تک سلولی،یا گروههای کثیر الاعضا به برقراری یک تعادل درونی تمایل دارند،و نسبت به تغییرات محیطی به گونهای واکنش نشان میدهند که این تعادل پابرجا بماند.
بنابراین،با توجه به اینکه مراکز کنترل پیام بر محتوای مطالب اثر میگذارند،و چنین محتوایی،کارکرد دیگر این سردبیران و سانسورچیها به حساب میآید، همواره این امکان وجود دارد که دستاندرکاران پیام،نقشی دیگر ایفا کنند؛ بدین صورت که دست به مقابله با گروه اول بزنند.
سیاههء توجهات عمومی و عامهء مردم اگرچه این امکان وجود دارد که افراد تا اندازهای به بذل توجه به مسائل جهانی علاقه داشته باشند،اما باید خاطرنشان کرد که تنها به این دلیل،نمیتوان آنها را عضوی از عامهء جهانی به حساب آورد،برای مثال،هر فردی که نمادی از مرجعیت به نیویورک،امریکای شمالی،همیسفر غربی،مؤسسهء گالوپ را در اختیار دارد به ترتیب زیر،عضوی از نیویورک، آمریکای شمالی،همیسفر غربی،مؤسسهء گالوپ محسوب میشود.
برای مثال، بدیهی است که قویترین قدرتها تمایل دارند که بر این حوزهها تسلط داشته باشند،چرا که کانون توجهات دیگر نخبگان سلطهگر نیز-که سرچشمههای بیپایانی از ایجاد تهدیدات بالقوه به حساب میآیند-محسوب میشود.
شق دیگر برای بیان موضوع چنین است:اگر «حقیقت»به نمایش گذاشته نمیشود،تنها به این دلیل است که اعضای طبقهء سلطهگر بیشتر هراس از پیش آمدن کشمکش داخلی را دارند، تا اینکه نگران سازشی هماهنگ با محیط خارجی قلمروی خود باشند."