ملخص الجهاز:
در مورد این نام وجه تسمیهای مرسوم شدهاست که عموما آن را پذیرفتهاند و آن اینست که گفته میشود بخش عمدهء رسالهای از ارسطو که نام مابعد الطبیعه به خود گرفت،و به عبارت دقیقتر بخش اصلی آن رساله توسط خود ارسطو به«فلسفهء اولی»3و«الهیات»4و یا صرفا به«حکمت»5موسوم گشت و عنوان مابعد الطبیعه (متافیزیک)بعدها پیدا شد و آن هنگامی بود که آندرونیکوس رودسیائی که از مشائیان قرن اول قبل از میلاد بود به تدوین کامل آثار ارسطو همت گماشت و در مجموعهء آثار وی،کتاب مابعد الطبیعه را بعد از رسالههای مربوط به- طبیعت قرار دارد.
اما از آنجا که کلمه مابعد1را به معنی ماوراء2نیز میتوان گرفت،اصطلاح«مابعد الطبیعه»رامیتوان بمعنی علمی که از مجردات یا از معقولات سخن میگوید نیز دانست و چنین بود که این اصطلاح به تصادف برای موضوع خود که همان فلسفهء اولی است،عنوان مناسبی از آب درآمد.
اسکندر و اسقلبیوس به هیچ روی دربارهء اینکه منشاء این نام ترتیب دلبخواه آندرونیکوس بوده است سخنی نمیگوید بلکه معتقدند که این ترتیب«ترتیبی است بالنسبه به ما و به لحاظ ما»5،هرکسی که با فلسفهء ارسطو اندکی آشنائی داشته باشد باید بداند که«تقدم به لحاظ ما»6نقیض«تاخر به لحاظ ما و بالنسبه به ما»7ست و این دومی به نوبه خود متضاد«تاخر ذاتی و طبیعی»8است.
بادر نظر گرفتن اینکه ابن رشد و ابن سینا نیز که میبایست با کتاب نیکلا آشنا بوده باشند رای اسکندر و اسقلبیوس را قبول دارند،به درستی میتوان نتیجه گرفت که نظر نیکلا نیز با نظر آنان یکی بوده است از این قرار باید گفت ترتیبی که بوسیله آندرونیکوس اختیار شده به صراحت ناظر به همان ترتیبی است که ما هنگام آموختن علوم رعایت میکنیم.