ملخص الجهاز:
"حدود نود هزار بیت است و بعلاوه چند مثنوی سروده یکی بنام(عاشق و معشوق) که در آن بذکر اصناف کسبه اصفهان پرداخته است دیگر مثنوی ناز و نیاز و مثنوی خلوت راز و مثنوی(گلزار عباسی است)که بسیار مثنوی شیرین و دلچسبی میباشد و اینجانب نسخه از آنرا در دست دارم.
«پایان» (بهار) «باغ» تا عروس نوبهاری پرده از رخ برکشید باد چون مشاطهاش در حلیه و زیور کشید ژاله بر سنبل بدان ماند که رضوان بهشت موی حوران بهشتی دردرو گوهر کشید باغبان از بوستان گوئی همه شب شک سود دست مشک آلوده را بر شاخ سیسنبر کشید کرد از بس نقش گوناگون بباغ و بوستان ابر آزادی قلم بر صنعت آزر کشید لاله نعمان برون آمد زمیناگون حجاب گلبنسوری بسر فیروزهگون معجر کشید خوبرویان بهشتی را صبا صورت نگاشت دست را زین پس نباید ناز خنیاگر کشید باد خردادی کنار باغ پرعنبر کند باغ بر بیجاده و گلزار پرگوهر کند کس نداند باغ وراغ از دیبه ششتر که باد باغ را وراغ را چون دیبه ششتر کند بامدادان شاخل گل از گلبن بیجاده گون گلستان را معدن بیجاده احمر کند مایه از فردوس گیرد بوستان و هر زمان گونه گونه جامه فردوسیان در بر کند ماه نیسان خیری و عبهر بروماند ز دشت دشت را پوشیده ز خیری و عبهر کند چون سحرگاهان کسی بر شاخ گلبن بنگرد شاخ گلبن را گمان زهره از زهر کند «سروش»"