ملخص الجهاز:
"داستانهای کوتاه،زیردست اینان ابزاری شده بود که به طرز فزاینده و گستردهای امکانات بیانی بسیاری در خود جای داد و توانست اغلب از عملکرد انواع دیگر،به طور نمونه داستان بلند که امکان پرداختن به بخشهای وسیعتری از واقعیات داشت،پیشی گیرد.
شباهت میان داستان کوتاه"آندرسن"و داستانهای"درایزر"در این است که هر دو،انسان تیرهبخت را نماینده تیپ اجتماعی جامعه خود میدانند.
او این شایستگی را دارد همانند"درایزر"سنتهای پیشین را-که بر سر راه ادبیات امریکا قرار داشت و مانع تجسمبخشی نزدیک به واقعیت میشد-از سر راه بردارد و پرداختن به مسایل جنسی را به عنوان ابزار آفرینش مشروع،محقق سازد.
او با آنکه از میان انبوه واقعیتهای اجتماعی،با همه محدودیتهایی که خود برای خویش پدید آورد و کارش را تنها در عرصه روانشناسی میآفریند،با وجود این علاقه و توجه او به رواشناتسی فردی به طرز گستردهای با مایههای اجتماعی آمیخته بود."