ملخص الجهاز:
مردم از یکدیگر چه میطلبند؟آیا میپندارند در این زندگانی سر و کارشان همواره با مردم صافیدرون و پاکنهاد است؟آیا تصور نمیکنند که هرکس در پی بدست آوردن آرزوهای خویشتن است و خود را بیش از دیگران دوست میدارد؟ اگر چنین باشد هیچ راهی خردمندانهتر از این نیست که هربدگمانی را راست بدانیم ولی بر آنها بچشم دروغ بنگریم و مانند اسبان شریر بر آنها لگم عقل بزنیم تا سرکشی وتوسنی نکنند زیرا عاقلان از بدگمانی نیز میتوانند بدین کیفیت فایده برگیرند که هرچند حقیقتی در آن یافت شود و از آن سودی که مایۀ اصلاح زلل باشد بدست آورند،باز نمیگذارند که مایۀ آزار خاطرشان گشته رنج روحانی بدانها برساند.
ایطالیائیها میگویند بدگمانی مایۀ تباهی وفا است این سخن به مثابۀ آنست که بگویند سوء ظن باعث تزلزل ایمان است و این منطقی نیست زیرا در ایمان قطعی همواره باید آتشی نهفته باشد که خاشاک رذایل و پلیدی بدگمانی را سوخته و خاکستر کند.