خلاصة:
یکی از مباحث مطرح و مهم در دوران معاصر،پدیده استعمار و استعمارستیزی است.اندیشمندان اروپایی،از جمله ژرژ بالاندیه در بیان وضعیت اسعتماری یک کشور به مؤلفههایی چون سلطه تحمیلی، ارتباط تمدنهای ناهمگون،وابستگی سیاسی و استعمار اقتصادی اشاره کردهاند.مصداق چنین وضعیتی در روابط ایران و انگلستان در قرن نوزدهم و بیستم کاملا مشهود است.در عصر قاجار به دلیل ویژگیهای ساختاری قدرت،شرایط مناسب برای گذار از جامعه سنتی به جامعه توسعهیافته فراهم نبود،از اینرو نارضایتی طبقات اجتماعی در ایران افزایش یافت.بهائیان به عنوان فعالترین ناراضیان سیاسی،نقش اساسی در دامن زدن به بحرانها ایفا کرده و انگلیسیها نیز از این بحرانها غافل نبودند.در راستای شناسایی فرقه بهائیت،بسیاری از محققان و پژوهشگران معاصر به پیوند مستحکم بهائیان با دولت استعماری انگلستان پرداخته و دست پنهان این کشور را در گسترش و تداوم این فرقه در عصر قاجار و پهلوی مؤثر دانستهاند. در این مقاله-فارغ از هرگونه غرضورزی-با تکیه بر اسناد و مدارک موجود به علل توجه انگلیسیها به بهائیان،ارتباط متقابل آنها در دوران یاد شده و پیامدهای حاصل از این ارتباط پرداخته شده است.
ملخص الجهاز:
"سیاستهای پنهان آنها در ایران و خارج از ایران که از سوی انگلیسیها حمایت میشد،نهایتا در عصر پهلوی به نتیجه رسید، اما چون آنها برخلاف بابیه با چهره کاملا ضد دینی وارد عرصه سیاست شده و آشکارا از سیاستهای رژیم پهلوی،سیاستهای انگلیس،امریکا و اسرائیل حمایت کردند،در این دوره به عنوان عاملان استعمار از سوی علما و مردم شناسایی شدند.
1 سید محمد علی شیرازی از شاگردان سید کاظم رشتی،در رأس این فرقه بود که با تکیه بر فلسفه مهدویت تشیع و استفاده از مقام بابیت،ابتدا خود را به عنوان نماینده امام زمان و سپس با ادعای مهدویت و حتی ادعای نبوت و نسخ دین اسلام،2شورشهای دامنهداری را در برخی از شهرهای ایران،از جمله شیراز،اصفهان،زنجان،شاهرود و مازندران ایجاد کرد.
هرچند منابع عصر قاجار به دلیل کوتاه بودن زمان فعالیت این انجمن که به دستور ناصر الدین شاه برچیده شد2و نیز سری بودن فعالیت اعضای آن،در مورد بهائیان و حضور آنان در این انجمن سکوت کردهاند،اما-همچنانکه عنوان خواهد شد -به دلیل وجود اشتراکات فکری بین فراماسونرها و بهائیان،حضور آنها در این محافل،بعید به نظر نمیرسد.
3 اینگونه پیوندهای نزدیکی که بین صهیونیستها و بهائیان ایجاد شد،راه را برای نفوذ هرچه بیشتر اسرائیل در ایران هموار نمود و سیاست رژیم پهلوی را به سوی صهیونیستها متمایل ساخت و ایران تنها کشور اسلامی بود که به رغم تمام اعتراضات دیگر کشورهای اسلامی به عنوان تنها پایگاه صهیونیسم در خاورمیانه مطرح شد.
همچنین وحدت بین علما و دانشجویان و مردم بود که صدای رسای حضرت امام را حتی به گوش کشورهای اسلامی رساند و آنها نیز بهائیان را به عنوان مزدوران صهیونیسم و استعمار شناخته و نام فرقه مزبور را در لیست سیاه قرار دادند."