ملخص الجهاز:
"اما اگر گروهی از اسلام گرایان(نظیروابستگان حزب النهضة)شرکت در بازی دموکراتیک را بپذیرند،آنچه اهمیت دارد،آن است که آنان جذب نظام سیاسی شوند تا بهتر بتوان اسلام گرایان تندرو رامنزوی کرد.
رژیم گذار ممکن است بکوشد تا به نوعی،وضع موجود را حفظ کند وبرای جلوگیری از درگیریهای خشونتآمیز،بخشی از قدرت رئیس جمهوریخلع شده را محفوظ دارد.
راه چاره همه این اوضاع آن است که مردم علیه مسئولان منفوری بسیج شوند که احساسبیاطمینانیملموس پس ازسقوط و فراربن علی از نبودنخبگان سیاسیمستقلی ناشیمیشود کهبتوانندجایگزینی قدرتو گذار به یکرژیم دموکراتیکرا تضمین کنند.
البته طبقهجوان که در نبود چشم انداز،بر اثر بازیهای سیاسی محدود و تداوم فشارنیروهای امنیتی و شبکه حامی پروری(کلاینتالیسم)کمر شکن،سرخورده است،ممکن است انگیزهای برای شورش بیابد.
نبشهای اجتنابپذیر تصور ناشدنی درهمه این کشورها،مدل توسعه کم تحرک و به شدت غیر عادلانه که بر پایهسیاست کاسبکارانه در دستگاه دولت،تفتیش قلدرانه مردم و بیتوجه به گشایشفضایی سیاسی بنا نهاده شده،وضعیتی آفریده است که قدرتمندی رژیمها را بهخاطر ضعف جامعه مدنیشان میتوان وابسته دانست.
میتوان دو سناریو را پیشبینی کرد:یا رژیمهای عرب به درخواستهایمردمشان گوش فرا میدهند و فضای سیاسی را میگشاید یا به هر قیمتی کهشده،در پی حفظ حاکمیتشان برمیآیند،بدون اینکه به خواست مشارکت سیاسیشهروندانشان پاسخ دهند.
البته در توانایی رژیمهای موجوددر جلب چنین نخبگانی و دادن قدرت کافی به آنان جهت تکمیل مأموریت گشایشفضای سیاسی تردید وجود دارد.
اگر غرب از ترس اسلام گرایی تندرو یا برای حفظ منافعش،بر یاری نرساندنبه این جنبشهای دموکراتیک پافشاری میکند،دست کم میتواند بیطرفیخیرخواهانه در پیش گیرد."