خلاصة:
گفت وگو درباره قدرت الهی یکی از ارزنده ترین مباحث عقلانی و قرآنی و مهم ترین وجه امتیاز دیدگاه خداپرستان در مورد آغازگر آفرینش می باشد؛ زیرا الهیون اعتقاد دارند که پدیدآورنده جهان خداوندی توانا و حکیم و مختار است، ولی مادیون مبدا آفرینش را ذراتی ناتوان و فاقد شعور و اراده می پندارند. قدرت از صفات ذاتی پروردگار متعال و بی نهایت است و بر همه چیز تعلق می گیرد و محدود به صادر اول نمی شود و سریان قاعده «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد» بر خداوند متعال هم مغالطه ای بیش نیست. گر چه قدرت بر قبیح و محال ذاتی تعلق نمی گیرد؛ زیرا شان باری تعالی اجل از آن است که قبیح را انجام دهد و محال ذاتی هم صلاحیت تعلق قدرت را ندارد. در این مقاله به دیدگاه های گوناگون در مورد ربط حادث به قدیم اشاره شده و نظریه حق تبیین گردیده و سرانجام هم نقش ایمان به قدرت الهی در زندگی انسان در خلال دو نمونه ترسیم شده است
Talking about the Power of the Almighty is one of the most precious intellectual and Qur’ānic discourses and the most significant aspect of the theists’ perspective concerning the Originator of creation; as they believe that the originator of the world is an Almighty، All-wise، and Authorized God، but the materialists regard the source of creation to be the incapable and unintelligent particles. Power is among the Exalted Allah’s essential attributes and is infinite، embracing all things and not limited to the first emanated. Furthermore، the application of the rule “from the One does not proceed but one” to the Exalted Allah is nothing more than a mere fallacy. However، power does not belong to evil and the inherently impossible، as the Most Exalted Creator is too dignified to do evil، and the inherently impossible is not qualified to be the object of power.
In this article، various perspectives on the relation of the temporal to the eternal are touched upon and the right view is propounded; and finally، the role of faith in the Power of the Almighty in human life is described by two examples.
ملخص الجهاز:
قادر به معنای توانا، اسم فاعل است و در هفت مورد در قرآن کریم آمده و خداوند متعال بدان وصف شده است، چنان که میفرماید: )أولم یروا أن الله الذی خلق السمٰوات والأرض قادر علی أن یخلق مثلهم ((اسراء/99).
قدرت الهی و قاعده «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد» بسیاری از فلاسفه قدیم و پیروان مکتب یونان را اعتقاد بر آن بود که از خداوند متعال به صورت مستقیم و بدون واسطه جز یک مخلوق چیز دیگری صادر نشده است؛ زیرا امکان ندارد از خدای واحد و بسیط جز یک چیز صادر شده باشد و این تکثر برآیند مخلوقات بعدی است که در نظام طولی و عرضی پدید آمده است.
در وحدت عددی مطلب همان است که میگویند؛ موجودی که دارای وحدت عددی است، یعنی ذره بسیط و خرد و آخرین جزء، فقط یک چیز از او صادر میشود، به ویژه اگر علت طبیعی و مادی باشد؛ مثلا از یک ماده خرد و بسیط تنها یک انرژی صادر میگردد و امکان ندارد از او انرژیهای متعدد و گوناگونی صادر شود، ولی این فرق دارد با واحدی که یکی است؛ اما بینهایت است و به سبب بینهایت بودن یکی میباشد.
حال که معلوم شده است آن جهانبینی تصور غلطی بیش نبوده است، تکلیف این عقول تخیلی چه میشود و آیا میشود بدین نظام فکری اعتماد کرد و با آن حتی حقایق وحیانی را توجیه نمود؟ 4- لازمه اعتقاد بدین قاعده و شمول آن در مورد خداوند، محدود کردن خداوند است و با عموم قدرت او منافات دارد و حتی در این جهت او را نازلتر از مخلوقات خود معرفی میکند، به طوری که قدرت صادر اول از خداوند بیشتر بوده است؛ زیرا او توانسته دو چیز بیافریند (عقل دوم و فلک اول)، ولی بنابر این قاعده خداوند متعال بیش از یک چیز نمیتواند بیافریند.