ملخص الجهاز:
"این مقال کنکاش در باب چرایی معضل فوق و چنانچه بتواند ارائه راهکارهایی را در دو قسمت دنبال میکند؛ابتدا جایگاه علم و دانشدر اندیشه دینی-اسلامی بررسی خواهد شد و سپس بسترهای تعارض علوم انسانی با بینش دینی و تلاشهای رهبران نظام برای رفعاین تعارض مورد توجه قرار خواهد گرفت.
)تعارض علوم انسانی با اندیشه دینی بیجهت نخواهد بود چنانچه ادعا شود که ظهور انقلاب اسلامی اولینبارقههای خودباوری و خوداعتمادی را در دوران جدید شکل بخشیده است.
با همه این اوصاف،آنچه انجام شده است هنوز رضایتبخش نیست و حاکی ازآن است که گفتمان توحیدی دانش با همۀ نوزایی خود در برابر گفتمان شیطانیغرب قرار دارد،یعنی گفتمانی که با همه موجودیت خود از دنبالهروهای خویشدر مراکز علمی-فرهنگی کشور حمایت مینمایدو لذا تعارض علوم انسانی با حاکمیت دینی هنوزادامه دارد.
تنها در چنین فضایی است کهمیتوان به تدریج به تعارض علوم انسانی با دین پایان داد و دانش و دانشمنداناز تعارض خارج شده همکاری صمیمانه خود با حاکمیت دینی را آغاز کنند.
این نگاه در اندیشه والای بنیانگذارجمهوری اسلامی ایران و بالطبع حرکتهای ایجابیایشان به منظور ایجاد بستر گفتمان توحیدی دانش بهخوبی خود را نشان میدهد و پس از گذشت سه دههاز عمر پربرکت انقلاب اسلامی و دو دهه رهبریهایحکیمانه مقام عظمای ولایت امروز چشماندازهایحوزه تمدن توحیدی به خوبی پیداست.
تا زمانی که این همراهی و همقدمی دانش و معرفت و حاکمیت دینی تحققنیافته است،مسؤولان دستگاههای فرهنگی و اجرایی کشور میبایست بهجدیت تمام مجموعه اقدامات پیشنهادی حضرت امام(ره)و مقام عظمای ولایترا در جنبههای ایجابی و سلبی مورد توجه قرار دهند."