ملخص الجهاز:
"تمثیل نخست کوتاه است: (به تصویر صفحه مراجعه شود)سحر دنیا آن است که ظاهر خویش آراسته دارد و هرچهبلا و محنت است پوشیده دارد تا جاهل به ظاهر وی نگرد،غره شود و مثل وی چون پیرزنی است زشت که جامۀ دیباو پیرایۀ بسیار بر خویشتن کند تا هر کسی از دور وی رامیبیند بر وی فتنه میشود؛و چون چادر از وی باز کندپشیمان شود و فضایح وی ببیند.
مولانا داستان خود را چنین تأویل میکند که: {Sای برادر دان که شهزاده تویی#در جهان کهنه،زاده از نوی#کابلی جادو این دنیاست کو#کرد مردان را اسیر رنگ و بوS}(3189/4-3190) غزالی نیز در پایان تمثیل دوم خود نوشته است: پس فردا اهل دنیا و همۀ لذتها و شهوتهایدنیا را همه بر این صفت بینند،و اثری کهباز مانده باشد از ملابسۀ شهوات در دل ایشان همچون اثرآن نجاستها و تلخیها بود که در گلو و زبان و اندام ویبمانده بود،و رسواتر و عظیمتر(غزالی:106).
ک:فروزانفر:397)و قصۀ شاهزاده و پیرزن جادوگر نیز ممکن است حاصل تلفیقاین دو تمثیل از کیمیای سعادت باشد."