ملخص الجهاز:
"در جامعهای که نه احزاب سیاسی وجود داشت و نه میتوانست وجود داشته باشد و نه شرایطی برای تشکیل احزاب و دستهها فراهم بود،روحانیون با نفوذ و اقتدار بیش از اندازهای که در دورهی قاجار به دست آورده بودند،تنها جریانی بودند که میتوانستند نقش اپوزیسیون حکومت را به خود اختصاص دهند و چنانکه پیشتر به تفصیل باز نمودهام داعیهی حکومت هم داشتهاند و اگرچه در عمل با سلطنت همکاری میکردند،اما این همکاری مشروط بود.
چنین تناقضی در رفتار مجتهد مشروطهخواهی چون بهبهانی که آن همه در راه استقرار مشروطیت در ایران مبارزه کرده بود،از تناقض بزرگی پرده برمیدارد؛تناقضی که در تاریخ این دوره یکی از عوامل مهم جدایی ملت و دولت بود؛امری که آخوندزاده به جد به آن اشاره کرده بود و من پیش از این از آن به اجمال سخن گفتهام و کمی بعد تفصیل آن را به دست خواهم داد.
جدا از این حیدر خان در سرگذشت خود که سالها پیش در مجلهی یادگار منتشر شده است به نام دو تن از اعضای همان جمعیت که در صدور حکم قتل میرزا علی اصغر خان اتابک دست داشتهاند،تصریح میکند:«حوزۀ مخفی اجتماعیون عامیون طهران که مرحوم حاجی ملک المتکلمین و آقا سید جمال واعظ نیز در آن حوزه عضویت داشتند،اعدام اتابک را رأی داده به«کمیته مجری»،حکم اعدام اتابک را فرستادند.
جدا از این،بحران دیدگاهها و تلاش برای دستیابی به قدرت سیاسی،کار را از مدتها پیش به ارعاب و ترور کشانده بود و این زمان یعنی در دورهی مجلس دوم،برای مرعوب کردن روحانیون و محدود کردن نفوذ سیاسی آنان،مبارزهی سیاسی،باز سر از آستین ترور درآورد و بهبهانی قربانی آن شد و دو مرجع بزرگ نجف هم مورد تهدید قرار گرفتند."