ملخص الجهاز:
"وی در توضیح فرهنگ سیاسی عهدصفوی،پس از بیان چگونگی حکومت صفوی،منابع تولید و تفسیر فرهنگسیاسی آن عصر را بررسی میکند و مینویسد:«در جامعه سنتی و دینیصفوی،فهم و تفسیر تمام پدیدهها از جانب منابعی که دین را تفسیر میکردندو از طریق پارادایم دینی صورت میگرفت.
»(ص 97) در ادامهی نویسنده به تشریح فرهنگ دینی و سیاسی عهد صفوی میپردازد وعنوان میکند:«در این عصر،سیاست داخلی و خارجی به عنوان«امور عرفیه»در دست سلاطین است و امور سنتی شرعیه و از جمله قضاوت در دست فقیهاناست.
اینچنین باوری در واقع نوع مشروعیت نگاهی به تاریخ پس از سقوط صفوی تا آستانه مشروطه نشانمیدهد که فرهنگ سیاسی ایران در این دوران دگرگونی قابلتوجهی نداشته و توانسته است پایایی خود را حدود یک سده پساز فروپاشی صفوی کم و بیش حفظ کندانقلاب اسلامی سیاسی حکومت صفوی را نشان میدهد که چگونه فقها نقش مؤثری در آن ایفامیکنند،مشروعیتی که مبتنی برفقه سیاسی شیعه است.
(همان) وی برای توضیح و تبیین تأثیرا مشروطه بر فرهنگ سیاسی ایران ده عنوانرا مورد بررسی قرار میدهد که عبارتند:1-دو مفهوم از مشروطه(مشروطهبه معنای جنبش اجتماعی و فرهنگی و مشروطه به معنای انقلاب سیاسی)،2-مشروطهی فرهنگ انتقالی،3-برخی عوامل تشدید و مشروطهخواهی،4-روشنفکران حاملان فرهنگ سیاسی مشروطه،5-فرهنگ سیاسی مشروطه ودگرگونی در فقه سیاسی،6-مشروطه سرشتی عرفگرا،7-مشروطه مبتنی برعقلانیت تجددگرایانهی غربی،8-شعر مشروطه نماد دگرگونی فرهنگ سیاسیایران،9-فرهنگ سیاسی توطئهباور،10-علت و معنای انقلاب مشروطه.
این فصل بهطور کلی از دو قسمت تشکیل شده است:قسمت نخست به فرهنگ سیاسیجامعهی ایران در دو دههی پسین حکومت پهلوی میپردازد و قسمت دوم بهفرهنگ سیاسی هیأت حاکمه در دورهی پهلوی دوم نظر دارد."