خلاصة:
بانکداری اسلامی، پدیده رو به رشدی است که برای برآوردن نیازهای مالی مسلمانان
دینمدار پدید آمده است تا حرمت معاملات مبتنی بر بهره را رعایت کند. اقتصاددانان
بسیاری، ویژگیهای اقتصادی این نهاد را در چارچوب اقتصاد اسلامی مطلوب مطالعه
کردهاند. در عصر کنونی بازارهای مالی جهانی، حضور یک بخش مالی مبتنی بر تقسیم سود
و زیان، بسیار مشکل است. من یک مدل تکاملی نظری بازیها را ارائه کردهام که در آن،
مسلمانان دینمدار، بانکهای معمول مبتنی بر بهره و بانکهای اسلامی ضعیف (بانکهای
ترکیبی از بانکهای متعارف و بانکهای اسلامی) بر یکدیگر تأثیر متقابل میگذارند.
بانکهای ضعیف، بانکداری اسلامی کنونی است که به سبب تقلید از نظام بهره، مورد
انتقاد است. در این مدل نشان داده خواهد شد که برای بقا و بنگاههای دین مدارانه در
یک محیط ناهمگن و غیرمتجانس وجود نوع سوم از بانکها ضرورت دارد. افزون بر این،
نشان داده خواهد شد که بقای بنگاههای دین مدارانه و بانکهای ضعیف اسلامی در یک
مسیر اسلامی قابل پیشبینی و لازم است.
ot ecnetsixe otni emac hcihw nonemonehp gniworg a si gniknab cimalsI fo noitibihorp eht evresbo ohw smilsuM tuoved fo sdeen laicnanif eht yfsitas.snoitcasnart desab - tseretni
siht fo seitreporp cimonoceorcam eht deiduts evah stsimonoce ynaM siht nI .ymonoce cimalsI laedi dna detalosi na fo krowemarf eht ni noitutitsni noitamrofsnart suoenatnatsni eht ، stekram laicnanif labolg detargetni fo ega I .ylekilnu yrev si gnirahs ssol - dna - tiforp ot rotces laicnanif eritne na fo ، smilsum tuoved hcihw ni ledom citeroeht - emag yranoitulove na tneserp .tcaretni sknab / smilsum )dirbyh( ''kaew`` dna ، sknab desab - tseretni raluger tnerruc fo roivahab eht tneserper ot dednetni si stniga fo epyt driht eht desab - tseretni gnikcimim rof dezicetirc ylnommoc si hcihw ، gniknab cimalsI ''kaew`` eht fo ssam laitini lacitirc a taht ledom siht ni nwohs si tI .smetsys suoenegoreteh a ni stnega tuoved eht fo lavivrus eht rof yrassecen si sepyt si stnega tuoved eht fo lavivrus eht taht nwohs si ti ، revoeroM .tnemnorivne na ni sevlesmeht gnoma gnitca stnega ''kaew`` - yllacimalsi eht no detaciderp yaw cimalsI na ni tca stnega ''kaew`` - yllacimalsi eht nehW .yaw cimalsI tneciffus dna yrassecen si ecnitsixe rieht taht nwohs si ti ، sevlesmeht gnoma!evevrus ot gniknab cimalsI rof
ملخص الجهاز:
شبهات مربوط حذف بهره برطرف شود؛ سپس در سال 1986 میلادی خان اثبات میکند لغو معاملات مبتنی بر بهره، موضوعی نیست که با تفکر اقتصادی غرب ناسازگار باشد؛ برای مثال، فیشر* (1945)، سیمونس** (1948) فریدمن*** (1969) و دیگران، به این موضوع پرداختهاند که نظام مالی مبتنی بر بهره، بهطور بنیادی بدون ثبات است؛ (چون در این نظام، مسؤولیت، یک طرفه است)؛ چنان که نشان داده میشود مشکل ورشکستگی مؤسسات پسانداز و وام امریکا در سالهای اخیر و بحرانهای مالی امریکای لاتین هنگامی پدید آمد که بانکها برای کسب نرخ بهره بالاتر به دنبال اوراق قرضه خارجی رفته، شرایط مالی را مبهم کردند.
این مقاله میکوشد در دو زمینه به ادبیات موجود بیفزاید: اولا از دیدگاه اقتصاد خرد، ثبات بانکداری اسلامی را تبیین کند و ثانیا بر خلاف ادبیات رایج (نقوی 1982 و دیگران) توجه خود را به اقتصاد آرمانی اسلامی که از جهان جدا افتاده است و در آن، هیچ معاملهی مبتنی بر بهره وجود ندارد، محدود نکرده، مدل نظری تحولپذیری برای بانکداری اسلامی با فرض وجود دیگر نهادهای مالی مبتنی بر بهره ارائه دهد.
شاید قویترین نقد در ادبیات مزبور به وسیله احمد (1992) مطرح شده باشد: واقعیت غمانگیز این است که با وجود اعتراف همه به حرمت و ممنوعیت بهره، حتی یک کشور اسلامی وجود ندارد که نهادهای مالی خود را بدون بهره اجرا کند.
فروض این مدل با توجه به ملاحظات دینی و نظری و نیز برخی پدیدههای تجربی به دست آمده است؛ بنابراین با تکیه به روش خاصی، این نگرش پویای اقتصاد خردی ممکن است به صورت بذری برای تحقیقات نظری و تجربی درباره انتقال از نظام مبتنی بر بهره به سوی نظامهای مبتنی بر مشارکت در سود و زیان مورد استفاده قرار گیرد.