ملخص الجهاز:
"علامه طباطبایی در این باره مینویسد:آیه[حفظ]دلالت بر این دارد که کتاب خدا ازجهت ذکربودن از جمیع اقسام تحریف-تحریف به زیاده،نقصان و تغییر و تبدیل-محفوظاست،پس قرآن ذکری زنده و جاودان و محفوظ از زوال و فراموشی و مصون از زیادتی کهذکربودنش باطل شود و از نقصی که با آن اثرش را از دست دهد و از تغییر در صورت وسیاقش،به طوری که دیگر ذکر و مبین حقایق و معارفش نباشد،مصون است.
جمله{/«فإنه یسلک من بین یدیه و من خلفه رصدا»/}دلالت دارد براینکه وحی الهی ازآن لحظه که از مصدر وحی صادر میشود تا زمانی که به مردم میرسد و همچنین در طریقنزولش تا وقتی که به دریافتکننده وحی برسد از هر دستبرد و تغییری مصون است،امامصونیت آن از حین صدور تا وقتی که به رسول برسد،اگر هیچ دلیلی بجز جمله{/«من خلفه»/}برآن نباشد همین جمله کافی است؛و اما دلیل بر مصونیت وحی الهی هنگام دریافت آناز فرشته وحی به طوری که او را میشناسد و در گرفتن وحی اشتباه نمیکند و نیز مصونیتآن در حفظ وحی الهی به گونهای که آن را چنان که وحی شده حفظ میکند،بدون آنکه دچار فراموشی شود یا آن را تغییر دهد یا تبدیل کند و مصونیت آن در رساندن به مردم ازتصرف،دلیل این امور جمله{/«لیعلم أن قد أبلغوا رسالات ربهم»/}است.
علامه طباطبایی(ره)در چگونگی اثبات عدم تحریف قرآن از طریق این روایاتمینویسد:اخبار فراوانی که از پیامبر اکرم نقل شده که در هنگام بروز فتنهها و حلمشکلات به قرآن مراجعه نمایند،و نیز حدیث ثقلین24که از طریق شیعه و اهل سنت به تواتر به ما رسیده است و میفرماید:«من در میان شما دو چیز گرانبها به جای میگذارم،کتاب خدا و عترتم،اهل بیتم را؛تا زمانی که به آن دو تمسک جویید،هرگز پس از منگمراه نخواهید شد..."