ملخص الجهاز:
"«لوتاریو»بداخل اطاق میآید وبه آندو خوش آمد میگوید suova tulas mlehliw nongim در صحنه بعد«لوتاریو»و«مینیون»در اطاق مجللی از قصر نشتهاند و«لوتاریو»مصمم است که اسم و خاطرات گذشته دخترش را برایش مجسم کندبدین منظور جعبهای بدست وی میدهد و باو امر میکند که در جعبه را بگشایدو در این موقع بغتتا نام«سپراتا»را بر زبان میآورد که«مینیون»اسم خودرا درک کرده و بپدرش مینگرد و باز باشاره او شروع بخواندن دعائی که در زمانکودکی میخوانده میکند: )eiram egreivo( و کم کم ایام طفولیت خود را بخاطر میآورد.
در این بین«ویلهلم»وارد میشود و از وقایع مطلع میگردد و هم درمییابد که قصر inairpic از آن«لوتاریو»یکی از بزرگترین ثروتمندانایتالیاست و با مسرت«مینیون»(سپراتا)را از پدرش خواستگاری میکند.
«ویلهلم»و«مینیون»بار دیگر باتفاق آوازی شورانگیز میخوانند و اپرا پایانمیپذیرد."