ملخص الجهاز:
"بسیاری ازشاعران برجستۀ سبک هندی از اهالی هند بودهاند و علت اصلی این امر در واقع همانتوجه روزافزون دربارها و مردم به زبان و ادب فارسی بوده است.
اما خان آرزو در مجمع النفایس میگوید که چونمیرزا از راه قدرت تصرفات نمایان در فارسی نموده مردم ولایت و کاسه لیسان اینها که از اهل هندند در کلام این بزرگوار سخنها دارند و فقیر در صحت تصرف صاحب قدرتانهند،هیچ سخن ندارد،بلکه قایل است چنانچه در رسالۀ دادسخن به براهین ثابتکرده،هر چند خود تصرف نمیکند احتیاطا.
{CP6CP} امیر علی شیرلودی پس از نقل غزلی از بیدل،با مطلع: {Sنشد ز آیینهی کیفیت ما ظاهر آرایی#نهان ماندیم چون معنی به چندین لفظ پیداییS}به داستان دیدار و گفتوگوی بیدل با شاعر بزرگ آن عصر ناصر علی سرهندی اشارهدارد:«روزی میرزا را در مجلس نواب شکر الله خان با شیخ ناصر علی اتفاق افتاد که باهم صحبت کردند و این غزل که مرقوم شد در میان آمد.
از آن جمله میتوان به ابیات ذیل اشاره کرد: {Sشور لیلی کو که باز آرایش سودا کند#خاک مجنون را غبار خاطر صحرا کند#تا ز آغاوش وداعش داغ حیرت چیده است#همچون شمع کشته در چشم نگه خوابیده است #هر چه در دل گذرد وقف زبان دارد شمع#سوختن،نیست خیالی که نهان دارد شمع#نزاکتهاست در آغاوش مینا خانۀ حیرت#مژه بر هم مزن تا نشکنی رنگ تماشا را#با هر کمال اندکی آشفتگی خوش است#هر چند عقل کل شدهای بیجنون مباش#به کلام بیدل اگر رسی مگذر ز جادۀ منصفی#که کسی نمیطلبد ز تو حوصلۀ دگر مگر آفرین#تا نگردی پایمال منت امداد خلق#بیعرق گامی دو پیش از خجلت احسان برآS}اقبال لاهوری به شاعری به نام غلامحسین شاکر صدیقی نوشته بود که برای تصحیحکلام خویش باید آثار بیدل را مطالعه کند."