ملخص الجهاز:
"در چنینچشماندازی است که با دگرگونی عاملها و آسیبپذیریهای قدرت ملی،اغلبترتیبات نهادین کنونی را در ستیز و کشمکش با واقعیت به نمایش میگذارد؛با برآمدنوضعیت جدید،تهدیدات نوینی نیز شکل میگیرد،چشمانداز نقش و کارکرد سنتیقانون و کار پلیسی و قدرت نظامی مبهم میشود و نومحافظهکاران امریکایی به جایآنکه در این چشمانداز واقعیتهای موجود بین المللی و تغییر و تحولات موجود رادریابند،تلاش دارند تا به«مدیریت واقعیتها»تکیه نمایند و در غایت قصوای حرکتخویش به دنبال استفاده از«فرصت»حاصل ولی«محدودی»است که در آن با تکیه برقدرت برتر خود به ویژه قدرت نظامی به«ایجاد تغییراتی»دست یازند که در نهایت هیچتغییری در سلطۀ برتر امریکا جز در سمتوسوی و نیز تعمیق و گسترش آن حاصل نشود.
جنگ افغانستان و بحران عراق و به دنبال آن تلاش برای تغییر نقشۀ خاورمیانه،همگان را به این اندیشه واداشت که مردان پشت پردۀ سیاست بوش چه کسانی هستند وسردمداران کاخ سفید از کدام آبشخور فکری سیراب میشوند؟دورنمای سیاستخارجی بوش دوم نشان میدهد که مجریان این طرحها در نهادهای سیاسی حکومتیمانند وزارتخانههای دفاع و امور خارجه،سازمانهای سیا و شورای امنیت ملی امریکامتأثر از نومحافظهکاران امریکایی در مؤسساتی چون«اینترپرایز»و«مؤسسۀ واشنگتنبرای مطالعات خاورمیانه»و همکاری با مؤسساتی چون«مرکز مطالعات استراتژیکدانشگاه تلآویو»قرار گرفتهاند.
تحرکات بین المللگرای امنیت-محور امریکا از آغاز تأسیس این کشور در شاکلههایمتعدد درونگرا و برونگرا،معطوف به ساخت و پرداخت دکترینهای سیاسی-اقتصادیدر امریکا در حوزههای مختلف به ویژه سیاست خارجی با محوریت دکترین امنیتیمعطوف به سرآمدی امریکا در جهان متوجه بوده است؛به گونهای که گویی از همان آغازامریکاییها تمام تلاش خود را برای رسیدن به آقایی جهان،مدیریت نمودهاند."