ملخص الجهاز:
"واقعگرایی واقعگرایی در نقاشی کودک از نظر لوکه به چهار مرحله تقسیم میشود: 1-«مرحلهی اتفاقی( euqiduL emsilacR ):که طفل قصد نشان دادن چیزی را به وسیله آنچه که میکشد نداردو فقط این کار برای او یکنوع بازی است ولی با وجود این یک روز کودک متوجه میشود که آنچه کشیده است میتواندنشاندهنده یک شئ حقیقی باشد و توجه او به معنایی که نقاشی او میتواند داشته باشد جلب میشود ولی معنایی کهبرای نقاشی خود قائل میشود باز هم کاملا جنبه بازی دارد و آنچه را که رسم کرده است آزادانه تفسیر میکند ولی کمکمخطوطی که میکشد متشکل میشوند مثلا به یک دایره که گربه مینامد ناگهان خطی به عنوان دم اضافه میکند و دراینجا است که اولین روابط بین تصویر ذهنی شئ و تصویر حقیقی آن به وجود میآید و در حدود سن سه سالگی کودکقبل از کشیدن شکل قصد خود را اظهار میدارد»(بهنام،1343،35).
مسئله آگاهی در مورد هنرمندان مدرنیسم دارای وجهی دوسویه است،از طرفی با هنر بزرگسال روبهرو هستیم کهبا جنبههای عقلانی در ارتباط است که این به خودآگاه بودن هنرمندان در ارائه آثارشان نزدیک است،و از طرفی دیگرهنرمندان،فیالبداهه و بدون تصمیم ارادی کار هنری خود را آغاز میکردند و تنها با اتکاء به نفس و با تکیه بر قوه خیالسیال و ناخودآگاهی که به صورت خودبهخودی در حین کار بر محصول هنریشان جاری میشد،پیش میرفتند و درتمام مراحل کار مسیر الهام را به روی خود باز میگذاشتند.
هنرمندانمدرنیسم مورد تحقیق،با تقلید از نقاشی کودکان به پرورش هیجانات درونی میپردازند و نیازهای درونی خود بازشناسیمیکنند،که این نشاندهندهی آن است که چگونه هنرمندان به آزادی معنوی ناب نائل میشوند و به منزه بودن هنر از طبیعت پی میبرند."