خلاصة:
پس از دوران جنگ سرد هند با چرخشی عمده در سیاست خارجی خود از یک کشور مبارز با امپریالیسم به کشوری نزدیک به غرب تبدیل شد. در کنار عوامل سیاسی، وجود عوامل اقتصادی و بیش از همه جهانی شدن نقش بسیار مهمی در این چرخش داشت. در اینکه این تغییر جهت در سیاست خارجی در مجموع در جهت منافع بلندمدت هند خواهد بود یا نه و اینکه اصولا چرا چنین تحولی اتفاق افتاده تحلیلگران نظرات متفاوتی را بیان کرده اند. این مقاله ضمن پرداختن به آر ای مختلف، نتیجه گیری می کند که هند علاوه بر رونق اقتصادی که بیش از هر چیز دیگر در این چرخش به دنبال آن بوده، در سیاست خارجی خود به راهبردی کلان و محوری نیاز دارد و برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ جهانی باید در کنار اتخاذ سیاست های زودبازده، نیم نگاهی هم به تأثیرات بلندمدت سیاست خارجی خود داشته باشد. در هر صورت راه جدید هند و کامیابی ها و ناکامی های آن در این مسیر می تواند تجربه خوبی برای سیاست خارجی ایران باشد.
ملخص الجهاز:
"com/blog/2010-barack-obamas-visit-to-india-and-the-messages-it- conveyed/[accessed 03/08/2011] حلیل چرخش سیاست خارجی هند ریشههای تحولات مثبت روابط هند و امریکا را میتوان در هفت دلیل خلاصه کرد:1)حذف شدن اتحاد جماهیر شوروی،مهمترین مانع روابط بین دو کشور،از عرصهسیاست جهانی زمینه را برای نزدیکی هند و امریکا مهیا ساخت؛2)سیاستهایاصلاحات اقتصادی که هند به جدیت از اوایل دهه 90 پی گرفت،آن را به شریکمناسبی برای سرمایهگذاران امریکایی تبدیل کرد؛3)نفوذ فزایندۀ هندیان مقیم امریکاتوانست نظر سیاستمداران امریکایی را به خود جلب کند؛4)اهمیت فزایندهاستراتژیک اقیانوس هند نظر امریکا را بیش از پیش به سوی هند معطوف کرد؛5)هنددر عرصه جهانی به عنوان یک قدرت اقتصادی مهم و یک دموکراسی موفق ظهور کرد؛6)امریکا هند را گزینۀ مناسبی یافت تا بتواند چین را که با سرعت سرسامآوری درحال رشد بود،کنترل کند؛و بالاخره براساس تحلیل برخی صاحبنظران تنها قدرتفرضی که میتواند در مقابل امریکا مشکل جدی ایجاد کند اتحاد چین و روسیه و هنداست.
اومیگوید عاملی که در نقش گرفتن این چرخش سیاسی مهم است نه صرفا تحولات درسیاست جهانی و رویکردهای اقتصادی و امنیتی،بلکه تغییر نوع نگرش نسل جدیدنخبگان هند به مسئله است؛البته برای تحلیل این چرخش او توضیح گذار از ایدئالیسمبه رئالیسم را کافی نمیداند و میگوید اینکه چگونه فضای اجتماعی کنونی حاکم برهند،نگرش موجود را به عنوان رئالیسم میپسندد و سپس در یک نظام دموکراتیک بهآن رأی میدهد خود نیاز به ژرفاندیشی دارد و تحولات سیاسی و اقتصادی نیز بهتنهایی نمیتوانند مسئله را توضیح دهند،زیرا آن عوامل در جوامع مختلف میتواندپاسخهای متفاوتی دریافت کند."