ملخص الجهاز:
"عدم شناخت نسبت به رسانههای ارتباط جمعی و خصوصا تئاتر و تعاریف ضعیفی که از آن به تصویر میکشند و با توجه به آنچه از تئاتر در ایران از گذشته تاکنون در جریان است،پرسشی اساسی را در ابتدای این بررسی مطرح میکند که آیا در ایران،رسانهای بهعنوان تئاتر وجود دارد؟ تئاتر در جامعهی معاصر ایران و بهطور مشخص در 20 سال اخیر در اذهان مردم،جایگاه و تعاریف متفاوت و گاهی متضاد داشته است.
آنچه امروز از تئاتر به معنی واقعی آن در جامعهی ایرانی میبینیم، هنری است با مخاطبان مشخص و محدود که از گروههای اجتماعی متفاوت شکل میگیرند و نمیتوان بهطورکلی آنها را روشنفکر یا فرهیختگان فرهنگی نامید،بلکه ردههای مختلف جامعه،با ردههای سنی متفاوت را دربرمیگیرد و این تنوع مخاطب ایجاب میکند که به این هنر از چارچوبی متفاوت نگاه کرد که ارکان لازم برای تبدیل شدن به یک رسانه را دارد.
نکتهی مشترک سؤالات در هر دو (به تصویر صفحه مراجعه شود) حوزه،توجه به جایگاه و کارکرد تئاتر بهعنوان یک رسانهی جمعی و هنری در ایران امروز و آینده است؛که اگر به جمعبندی جوابها بپردازیم،آنچه نظر مشترک در هر 10 گفتگو هست،نشاندهندهی پتانسیلهای قابل توجه و سرمایهگذاری در جامعهی شرقی است که تا به امروز اعتنایی درخور توجه به آن نشده است.
پشتوانه خواهد بود و اگر به تاریخ بنگریم و روایت تعزیه در ایران را از زمان صفویه تاکنون با دیدگاه یک رسانهی جمعی پایدار در طی سالها بررسی کنیم،مسجل میشود که هرگاه که عزم بر آن شده که از تئاتر و یا نمایش در این کارکرد استفاده کرد،امکان آن بهوجود آمده و تمامی آنچه که بر سر راه دارد را تغییر میدهد."