ملخص الجهاز:
"بهطور کلی سازمانهایرسمی از خصوصیاتی برخوردارند که گرچه در هر نهاد وسازمان ممکن است تا حدودی با یکدیگر متفاوت باشند،اما این ویژگیها،به شکلی در هر سازمان وجود دارند،ساختار سازمانهای رسمی برای مدیران و کارکنان بهطوردقیق،از پیش تعیین میشود تا از این طریق،نقش محولهبه آنان تا حدود زیادی روشن شود.
بهعبارت دیگری میتوانگفت:سازمانها ساختارهایی را به وجود میآورند تا فعالیت کارکنان را هماهنگ و اعمال اعضارا کنترل کنند ساختار سازمانی راه و روشی است که فعالیتهای سازمانی تقسیم،سازماندهی(1)- erutcurtS lanoitazinagrO و هماهنگ میشود و به کمک آن سازمان منابع انسانی وفعالیتهای هدفدار را با یکدیگر تلفیق میکنند و اجزایگوناگون در یک سازمان را به صورت روابط به نسبت ثابتدرمیآورد و تعیینکننده الگوهای تعامل اجتماعی است.
بنابراین در ادامه مبحث برای تشریح تکامل ساختارها ازمکانیکی به ارگانیکی ابتدا روابط غیررسمی بهعنوان چهارمین بعد سازمان مورد استفاده قرار میگیرد و پس از تبییندیدگاه سیستمی به ساختار سازمان به تشریح ابعاد ساختاری سطح بالاتری که در حوزه اقتصاد دانشی به وجود آمدهاندپرداخته میشود.
سیر تکامل ساختارهای سازمانی محور اصلی مطالعات ساختاری بر این مبحث تمرکز دارد که آیا ساختار چگونه از عوامل محتوایی همچون محیط،استراتژی،تکنولوژی و فرهنگ سازمانی پیروی میکند و با ایجاد تغییر در آنها تعدیل و اصلاح میشوند رابطه اقتضاییبین محیط،ساختار سازمانی و کارکرد بهطور قابل ملاحظهای در مطالعات کلاسیک ساختار مورد توجه قرار گرفته است.
در این نوع بوروکراسی وظایف عملیاتی بسیار تکراری بودهو قوانین و مقررات خیلی رسمی هستند،وظایف در داخل بخشهای وظیفهای گروهبندی شدهاند،اختیار متمرکزمیباشد،تصمیمگیری از سلسله مراتب فرماندهی پیروی میکند و نوعی ساختار سازمانی دقیق همراه با تمایز روشن بینفعالیتهای صفی و ستادی حاکم است."