ملخص الجهاز:
"بعد از جنگ،از اعتصابات معادن زغالسنگ ویرجینیای غربی در 1919 تا اعتصاب عمومی 1926 در بریتانیا ممکن است بتوان رشد"ائتلاف سهجانبۀ"معدنچیان،کارگران بارانداز و کارگران خطوط راهآهن را ردیابی کرد که این قدرت را داشتند که خطوط تولید و انتقال انرژی را از کار بیندازند.
با اینهمه در فوریۀ سال بعد،روز ولت با ابن سعود ملاقات کرد تا توافقی را به جای کمیسیون پترولیوم بین المللی برای نفت خاورمیانه مستحکم کند،در این توافق شرکتهای آمریکایی تولید و بازاریابی شرکت"نفت عربی"را به عهده میگرفتند و در عوض به ابن سعود کمک میکردند که مبارزات کارگری و دیگر تهدیدات مردمی را که اقلیت حاکمی را که توسط بریتانیا بر سر کار گذاشته شده&%06009TFGG060G% بوند،سرکوب کند.
ما رابطه بین منظر و کاربرد زور و بین صور به ظاهر متفاوت یا ناهماهنگ سیاستهای نفت را از طریق دنبال کردن خود نفت از نزدیک میتوانیم بفهمیم؛نه به این دلیل که خواص مادی یا ضرورت استراتژیک نفت،همه چیزهای دیگر را تعیین میکند(برعکس،همانطور که گفتم،کارهای سخت زیادی انجام شد تا"دفاع استراتژیک"امریکایی برای کنترل نفت خاورمیانه ایجاد شود و همه این کارها با موتورهای 8V شروع شد)بلکه به دلیل اینکه اگر ارتباطی را که بین خطوط لوله و ایستگاههای پمپاژ،بین پالایشگاهها و مسیرهای کشتیرانی،بین سیستمهای جادهای و فرهنگ اتومبیل،بین گردش دلار و دانش اقتصادی،بین کارشناسان اسلحه و نظامیگری وجود دارد دنبال کنیم،میتوانیم کشف کنیم که چگونه مجموعهای خاص از روابط در میان نفت،تهاجم،امور مالی، دانش کارشناسی و دموکراسی برقرار میشود."