خلاصة:
چکیده پیش از هجرت پیامبر( از مکه به یثرب، دشمنان آن حضرت، کفار و مشرکان بودند؛ اما پس از هجرت و تشکیل حکومت اسلامی در مدینه النبی علاوه بر آنان، دو گروه منافقان و یهودیان به عنوان دشمنان داخلی دربرابرپیامبر( و مسلمانان قدبرافراشتند. مسئله دشمنان داخلی تهدیدی بسیار جدی برای دین نوپای اسلام بود که پیامبر عظیمالشأن اسلام با دوراندیشی و رهبری خردمندانه توانست آن را خنثی نموده و دین مبین اسلام و کیان دولت اسلامی را از شر فتنهگری آنها مصون دارد. این نوشتار بر آن است تا پس از تبیین کارشکنی و دسیسهافکنی منافقان، موضعگیری و مدیریت رسول خدا( را در برخورد با آنان مورد کاوش و بررسی قرار دهد.
ملخص الجهاز:
مدیریت پیامبر اعظم( در برابر فتنههای منافقان ( حبیب زمانی محجوب 1 مقدمه تاریخ اسلام سرشار از وقایعی است که بررسی دقیق و همه جانبه و عبرتآموزی از آنها بسیار ضروری به نظر میرسد و در این میان دستمایه قرار دادن سنت و سیرة دانشجوی دکترای تاریخ و تمدن ملل اسلامی.
(بقره: 15ـ 8) ـ تحقیر و تمسخر پیامبر( و مسلمانان یکی از شگردهای منافقین در پیشبرد اهداف پلید خویش، که بسیار نیز بر آن اصرار میورزیدند، عیبجویی و استهزاء رسولخدا (، امت و دین وی بود.
این دسیسة منافقان بسیار خطرآفرین بود و هر لحظه بیم آن میرفت وحدت سیاسی و ثبات شهر مدینه با چالشی اساسی روبهرو گردد؛ در نتیجه نبیمکرم اسلام همواره با استناد به آیات الهی، مسلمانان را به وحدت و پرهیز از مناقشه فرا میخواند و آفت تفرقه و بروز تنش را به امت خویش گوشزد مینمود.
(توبه: 83) ـ تحریک و ترغیب دشمنان و مخالفین از دیگر فعالیتهای تخریبی منافقان، همبستگی با دشمنان اسلام و تشویق و ترغیب آنان برای یورش بر حاکمیت اسلامی مدینه بود.
حضرت محمد( در راستای هدف مزبور تا جای ممکن از خشونت پرهیز میکرد و هر چند بارها مسلمانان پیشنهاد کردند که با منافقان برخوردی خشن داشته باشند لیکن آن حضرت آنان را به مدارا و خویشتنداری فرا میخواند؛ چرا که میدانست دشمنان اسلام در خارج از مدینه برای اغتشاش داخلی حکومت اسلامی لحظهشماری میکردند.
(تحریم: 9) نتیجه پس از شکلگیری حاکمیت اسلامی در مدینه، مصائب و مشکلات فراوانی پیامبر( و امتش را تهدید میکرد که از جدیترین آنها فتنهگری و آشوب منافقان به عنوان دشمنان داخلی مدینه بود.