ملخص الجهاز:
"حقیقت امر آنچه به نظر میآیدنیست،یعنی اینگونه نیست که دو موضع متقابلدر خصوص ارزیابی زندگی انسان در مقابل یکدیگر نهادهشوند.
درست از آغاز مشاهده میشود-و این در رویکرددیویدسن ظاهر نیست-که دو نظریه دربارۀ معنای زندگیدر مقابل هم قرار داده نمیشوند.
بنابراین ما با تقابلی مواجهیم که تقابل نیست،و مسأله این است که چگونه هر دو طریق گذران زندگی راکه با همکاری آنها تعریف میشود اندازه بگیریم.
اما نمیتوان تصور کرد کهسقراطی را میبینیم-که شناخت را ?etera (فضیلت)لحاظمیکرد،و فضیلت را نشانگر احساس والای زندگی که از inodeh (لذت)مراد میشود-که کس دیگری جانشین اوشده است .
آنگاه که در مورد نقشی که سقراط در جمهوریایفا میکند،بیندیشیم،مشاهده مینماییم که این تفاوتنقش در آنجا بیشتری وجود دارد-و این آن چیزی است کهاینجا من تا حدی در کل کمبود آن را احساس میکنم.
ازاینرو،نکتۀ واقعی جداییناپذیر sodie از نمود مشهود آناست-و ارسطو تصور میکند sixhtem تنها کلمهایدیگر برای sisemim است."