خلاصة:
مقاله پیش رو در تلاش است تا ابعاد جدیدی از نظریه هنجاری رسانه اسلامی را بگشاید. مولفة غایتشناسی یکی از تمایزات اساسی در میان نظریات محسوب میشود. البته هرچند یافتن و بحث پیرامون این مؤلفه سخت و مشکل مینماید، اما محقق با غور در میان منابع و متون اسلامی به ویژگیهایی دست یافته که در رویکردی همگرا به آینده رسانه، مناسب جهت سیاستگذاری رسانه به سوی الگوی آرمانی به شمار خواهد آمد و در نهایت، آن را به صورت نموداری جدید از ویژگیها و تمایزات ارائه میدهد که تفاوت اساسی با سایر ویژگیهای این مؤلفه نظریات هنجاری دارد.این مؤلفهها را میتوان در قالب عدالت رسانهای، روش سیاستگذاری علوی در رسانه، تجلی وجه حضور امام، مالکان رسانه؛ متقین و مستضعفین، و در نهایت اهداف و جهتگیری بر اساس دانش و حکمت تبیین نمود.
This article is trying to open new dimensions of normative theory in the media. The perspective to final element is a point of distinction among these theories although discussion around this constituent is complex. the author have used the Islamic texts to find unified specification for media approach which are suitable for policy making of media and directed at the ideal، which will ultimately be presented in the form of a new diagram comparing the specifications and distinctions of other dimensions of normative theory in the media. These dimensions can be explained in the form of media justice، Alavi policy making methods in media، means of expression of Imam presence، media owners; the pious and the oppressed، and finally directing towards the goals based on knowledge and wisdom.
ملخص الجهاز:
اما اکنون ادعا و طرح چنین نظریهای با برخورداری از دایره نظری فراوان در میان متون اسلامی، در قالب مقالات و پژوهشهایی در مکتب علمی فرهنگ و ارتباطات امام صادق( رنگ حقیقت به خود گرفته است و آثاری از جمله مقالات «هنجارشناسی تا نظریه هنجاری رسانههای جمعی»، «به سوی الگوی هنجاری مطلوب برای رسانههای جدید اسلامی» و یا Oral Galaxy Normative Theories علت استفاده از اصطلاح «راه طی شده» به سبب قرابت بحث با عنوان کتابی از مهندس بازرگان است که ایشان در آن بر این عقیده و نظر است که با پذیرش فطرت برای انسان، حضور انبیای الهی سرعت دهنده حرکت انسان به سوی کمال مطلق است و در صورت نبود انبیا جهت هدایت بشر، انسان به سبب برخورداری از فطرتی خداجو پس از پشت سر نهادن تمامی اشتباهات بالاخره به کمال مطلق دست مییافت.
3 از اینرو، با وجود دوره و عصری کلیدی که پایانبخش تمامی سیطرههای مستکبران و مستبدان بر مستضعفان در تاریخ بشر و بروز یافته در بسیاری از تعالیم دینی و الهی است، نباید از این زمینه و ابعادش نظریاش غافل ماند؛ زیرا این دوران، زمانی است که با ظهور منجی و نجاتدهنده بشر که در تعالیم اسلامی و بهخصوص مکتب فکری تشیع به عنوان فردی از خاندان پیامبر خاتم( مورد اشاره قرار گرفته و او همان مصلح کل جهان خواهد بود و فرجام این جامعه را رقم خواهد زد، بار معنایی خاصی را به دنبال خود میکشد که در فرجام رسانهها امری مهم تلقی خواهد شد.