خلاصة:
طرح مساله: از مهم ترین مسایلی که امروزه دغدغه بسیاری کشورهاست، رشد اقتصادی و تلاش برای دموکراتیک شدن است. از این رو هدف این مقاله، بررسی ارتباط مردم سالاری و رشد اقتصادی است.
روش: با استفاده از آمارهای 62 کشور، طی دوره 1980 تا 2000 و با استفاده از مدل داده های ترکیبی تاثیر مردم سالاری بر رشد اقتصادی بررسی شده است. بدین منظور جهت انجام تحلیل های آماری و اقتصاد سنجی از نرم افزارهای Stata8 و Eviews5 استفاده شده است.
یافته ها: نتایج تخمین های اقتصادسنجی تاثیر مثبت و مهم مردم سالاری بر رشد اقتصادی را نشان می دهد. همچنین رشد اقتصادی به طور منفی با تورم، جمعیت شهری، مخارج مصرفی دولت و به طور مثبت با سرمایه های انسانی، سرمایه گذاری، رشد جمعیت، نیروی کار زنان و جمعیت فعال ارتباط دارد.
نتایج: بهبود نهادهای دموکراتیک (کیفیت نهادی) برای رشد اقتصادی سودمند است. همچنین برای رسیدن به رشد بیشتر در جامعه باید سیاست هایی را اجرا کرد که موجب افزایش سطح تحصیلات، ایجاد نهادها دموکراتیک، عدم دخالت دولت در اقتصاد، افزایش سرمایه گذاری و مشارکت افراد به خصوص زنان، در امور اقتصادی گردند
ملخص الجهاز:
"1-1)مردمسالاری موجب افزایش رشد اقتصادی میشود این دیدگاه که بر جنبههای مثبت نهادهای دموکراتیک تأکید دارد،با عناوین دیگریهمچون الگوی سازگاری و نظریه توسعه نیز معرفی شده است.
2)الگوی پیشنهادی،معرفی متغیرها و روش تحقیق در این مقاله با استفاده از مدلهای رشد درونزا و با توجه به مطالعات تجربیصورت گرفته،مبانی نظری موجود و همچنین مطالعات انجام شده بر ساختار کشورهایمورد بررسی مدل پیشنهادی به شرح زیر معرفی میگردد.
در توجیه این اثر منفی میتواناظهار کرد که شاخص مورد استفاده در این مدل شاخص حقوق سیاسی است و از آنجاکه در این شاخص اعداد کوچکتر معرف وجود نهادهای دموکراتیک قویترند بنابراینمیتوان گفت که این شاخص در مقایسه با شاخص مورد استفاده در مدل اول معکوسبوده و علامت منفی آن بدین معناست که همراه با افزایش اندازۀ این شاخص،یعنی کاهشحقوق سیاسی،ما شاهد کاهش رشد اقتصادی خواهیم بود.
در بیشتر تحقیقات صورت گرفته همچون لوین و رنلت )2991,tleneR & eniveL( وبارو )1991,orraB بر منفی بودن نقش دولت در رشد اقتصادی تأکید شده است برایمثال بارو )4991,orraB( متوجه اثر منفی این متغیر(0/13-)در نمونۀ مورد بررسیاششد.
همچنین نتایج به دست آمده بازگوکنندۀ این واقعیت هستند که برایرشد بیشتر جامعه باید به سیاستهایی را به کار گیریم که موجب افزایش سطح تحصیلات،ایجاد نهادهای دموکراتیک،عدم دخالت دولت در اقتصاد،افزایش سرمایهگذاری ومشارکت افراد،به خصوص زنان،در امور اقتصادی شود.
از دیگر نتایج تحقیق میتوانبه نقش مهم ومؤثر سطح تحصیلات و مشارکت زنان بر رشد اقتصادی اشاره کرد بهطوری که توجه به این دو متغیر مهم میتواند زمینه را برای افزایش رشد اقتصادی فراهمکند."