ملخص الجهاز:
"باوجوداین همانگونه که در سخنرانی خود درسازمان ملل متحد ضمن اشاره به اعلامیه جهانی حقوق بشرخاطر نشان ساختم یک بعد اساسی وجود دارد که هم قادربه ایجاد تزلزل در اساس نظامهایی است که سازمان دهندهتمامی بشریت هستند و هم قادر به آزاد ساختن زندگیانفرادی و گروهی انسانها از تهدیداتی است که بر آنسنگینی میکنند.
اگر حق برخورداری انسان از جنبه انسانی بیشتر،لازم است که بخاطر آینده فرهنگ رسما اعلام گردد و اگرحق تقدم سلامتی بخش خانواده در سراسر روند آموزشیبرای دستیابی به یک انسانیت واقعی لازم است که به هماندلیل مورد درخواست قرار گیرد پس لازم است که حقملت نیز در همین خط اندیشه قرار داشته باشد و باید اینحق نیز اساس فرهنگ و تربیت شمرده شود.
بنابراین آنچه من در اینجا راجع به حق ملت که باید مبناییبرای فرهنگ و آینده او قرار گیرد بزبان آوردم منعکسکننده هیچگونه«ملیگرایی»نیست بلکه این حق هموارهیک عامل پایدار در تجربه انسان و در دیدگاههایهومانیستی رشد و توسعه انسانی بوده و پس از این نیز چنینخواهد بود.
آیا در نقشه اروپاو جهان مللی که از حاکمیت تاریخی شگرف ناشی ازفرهنگ خاص خود برخوردار ولی از حاکمیت کاملخود محروم باشند وجود ندارد؟آیا این امر بخصوصدر این زمان که نابودی بقایای سیاست استعماری جنبهفوریت بیشتری یافته برای آینده فرهنگ بشری حائز اهمیتنیست؟ این حاکمیت که وجود دارد و از فرهنگ خاصملت و جامعه،از اولویت خانواده در امر تربیت و بالاخرهاز شئون شخصی هر انسانی سرچشمه میگیرد باید در شیوهطرح مسئله مربوط به وسایل ارتباط جمعی(مسئله پخشاخبار و اطلاعات مربوط به ملل و مسئله مربوط به آنچهفرهنگ جمعی نامیده میشود)بعنوان معیار اساسی بکاررود."